تا که ابروی ترا، با مژگان ساختهاند
بهر صید دل ما تیر و کمان ساختهاند
خال هندوی ترا، آفت دلها کردند
چشم جادوی تو غارتگر جان ساختهاند
نیست گر نقطهٔ موهوم به جز، وهم و خیال
دهن تنگ ترا، بیشک از آن ساختهاند
چون که دیدم قد و بالای ترا، دانستم
آفت جان و دل پیر و جوان ساختهاند
به علاج دل بیمار من آن روز نُخست
خال چون خرفه و عنّاب لبان ساختهاند
قدّ دلجوی تو چون سرو روانی ماند
کاندر آن سرو روان روح روان ساختهاند
روی زیبای ترا، آیینهٔ جان کردند
وندر آن مردم چشمم نگران ساختهاند
نظم شیرین «وفایی» به گهر، میماند
مگرش از لب و دندان بتان ساختهاند
بلکه چون در صفت گوهر پاک تو بود
میتوان گفتنش از جوهرِ جان ساختهاند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیباییهای معشوق خود اشاره میکند و آنها را با تصاویری جذاب و خیالانگیز وصف میکند. ابرو و مژگان معشوق به تیر و کمان تشبیه شده و خال او آفت دلها معرفی میشود. چشمهای او به عنوان غارتگر جان توصیف میشوند و زیبایی او به قد و بالای خاصی نسبت داده میشود که دل همه را میبرد. همچنین، شاعر به عشق و تاثیر عمیق معشوق بر روح و جانش میپردازد و میگوید که این زیباییها به وضوح از جوهر و ذات دلربا شکل گرفتهاند. در نهایت، او وصف میکند که همه این صفات و زیباییها ادامهای از هویت واقعی و والای معشوق است.
هوش مصنوعی: با ابروهای تو که به زیبایی با مژههایت طراحی شده، دل ما به دست آمده است؛ انگار برای شکار دلهای ما، تیر و کمان ساختهاند.
هوش مصنوعی: خال زیبای تو دلها را به آتش میکشد و چشم جادوییات جانها را میرباید.
هوش مصنوعی: اگر بهجز خیال و توهم چیزی وجود ندارد، پس حتماً این محدودیت و تنگنظری که در تو هست، از خود تو ساخته شده است.
هوش مصنوعی: وقتی قد و قامت تو را دیدم، فهمیدم که چهرهات باعث شده است که هم جوانان و هم پیران به تو دلبسته شوند و به نوعی برایشان دردسر ایجاد کند.
هوش مصنوعی: در نخستین روزی که به فکر درمان دل بیمارم بودند، لبانی شبیه به خرفه و عناب ساختهاند.
هوش مصنوعی: قد و قامت دلنشین تو همچون سرو زنده و چابک است و در میان این سرو زنده، روح زندگی و شادابی وجود دارد.
هوش مصنوعی: زیبایی تو چنان در دل و جان من جای دارد که مانند آیینهای از عشق و محبت به تو، نگاه من همیشه به تو معطوف شده است و مردم نیز در این میان، تماشای این عشق را برای من دشوار کردهاند.
هوش مصنوعی: نظم زیبا و دلنشین وفایی همچون جواهری گرانبهاست، اما این اثر هنری فقط در صورتی درخشان میماند که از لبها و دندانهای دلبرانه ساخته شده باشد.
هوش مصنوعی: چون تو از جوهر پاک و باارزش هستی، میتوان گفت که صحبت دربارهات از ذات جان نشأت گرفته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا مرا واله آن سرو روان ساخته اند
مهر او را وطن اندر دل و جان ساخته اند
حقه لعل تو از جوهر جان ساختهاند
کام هر خسته در آن حقه نهان ساختهاند
هر لطافت که نهان بود پس پرده غیب
همه در صورت خوب تو عیان ساختهاند
هر چه بر صفحه اندیشه کشد کلک خیال
[...]
عارضت هست بهشتی، که عیان ساخته اند
قامتت آب حیاتی، که روان ساخته اند
این چه گلزار جمالست، که بر قامت تو
از سمن عارض و از غنچه دهان ساخته اند؟
لبت، آیا چه شکر ریخت که گفتار ترا
[...]
در لب یار نهان عیش جهان ساخته اند
باغ را در گره غنچه نهان ساخته اند
نیست چون آینه حیرانی ما امروزی
از ازل دیده ما را نگران ساخته اند
نکته هایی که نهان بود در آن نقطه خال
[...]
لب شیرین تو شیرینتر از آن ساختهاند
که توان گفتنش از شیره جان ساختهاند
کردهاند از غمت آنان جگرم خون ایگل
که ترا لاله رخ و غنچه دهان ساختهاند
نتوانم که کنم قطع نظر از دو لبت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.