ای شاخ گل که در پی گلچین دوانیام
این نیست مزد رنج من و باغبانیام
پروردمت به ناز که بنشینمت به پای
ای گل چرا به خاک سیه مینشانیام
دریاب دست من که به پیری رسی جوان
آخر به پیش پای تو گم شد جوانیام
گر نیستم خزانه خزف هم نیم حبیب
باری مده ز دست به این رایگانیام
تا گوشوار ناز گران کرد گوش تو
لب وا نشد به شکوه ز بیهمزبانیام
ای یوسف عزیز که ثانی ندیدمت
بازآ که در فراق تو یعقوب ثانیام
با صدهزار زخم زبان زندهام هنوز
گردون گمان نداشت به این سختجانیام
یاری ز طبع خواستم اشکم چکید و گفت
یاری ز من بجوی که با این روانیام
ای گل بیا و از چمن طبع شهریار
بشنو ترانهٔ غزل جاودانیام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
زینسان که دور مانده ز یاران جانی ام
مردن هزار بار به از زندگانی ام
ایچرخ بیوفا چه شود گر ز روی مهر
بار دکر بآن مه تابان رسانی ام
ای بخت اگر بخاک درش جادهی مرا
[...]
از زندگانیام گله دارد جوانیام
شرمندهٔ جوانی از این زندگانیام
دارم هوای صحبت یاران رفته را
یاری کن ای اجل که به یاران رسانیام
پروای پنج روز جهان کی کنم که عشق
[...]
معرفی آهنگهای دیگر
تا به حال ۹ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.