گنجور

 
اسیر شهرستانی

در حقیقت عاشق و معشوق را دل‌ها یکی است

شیشه را از روی نسبت اصل با خارا یکی است

هست شام هجر ما آیینه صبح وصال

نور و ظلمت پیش چشم مردم دانا یکی است

ناوکش چون بر دلی آید ز صد دل خون چکد

عالمی را در گرفتاری ز بس دل‌ها یکی است

 
sunny dark_mode