گنجور

 
اسیر شهرستانی

بحر وجود محشر موج و حباب گیر

قطع نظر ز دل کن و عالم خراب گیر

از تشنگی گداخته دلها نظاره کن

عطر گلاب چاره ز موج سراب گیر

از ضعف دل بمیر و مکش منت کسی

از دود آه قوت بوی گلاب گیر

رنگ شکست دل ز رخت می شود عیان

مگشا لب شکایت و جام شراب گیر

یا جمع و خرج دفتر عالم در آب ریز

یا هر نفس که می کشی از دل حساب گیر

صید دل رمیده به افسون نمی شود

فتراک برق ساز(و) کمند از شهاب گیر

کس از شکست خویش ز دام فنا نجست

خود را مگیر ذره فزون ز آفتاب گیر

گر صدق نیت از نفست جوش می زند

از دل کن استخاره و بر کف کتاب گیر

همچون اسیر خنده زنی تا به مهر و ماه

ساغر ز نقش پای سگ بوتراب گیر

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
امیر معزی

شاها قیاس بخت خود از آفتاب گیر

عالم به تیغ دولت و رای صواب‌گیر

کاوس وار تاختنی کن سوی ختن

صد گنج چون خزانهٔ افراسیاب گیر

آباد کرده‌ای همه عالم به عدل خویش

[...]

نظیری نیشابوری

امروز کار و بار جهان را خراب گیر

فردا که شنبه است شگون از شراب گیر

دریاب سرخوشان چمن را بر هر صبوح

شبنم به روی بستر نرگس به خواب گیر

از سرو سرفراخته صوت حزین شنو

[...]

صائب تبریزی

صبح است ساقیا می چون آفتاب گیر

عیش رمیده را به کمند شراب گیر

بردار پنبه از سر مینای می به لب

مهر از دهان شیشه به یاقوت ناب گیر

فیض صبوح یا به رکاب است، زینهار

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
سلیم تهرانی

زاهد بنای سست ورع را خراب گیر

بگذار سبحه از کف و جام شراب گیر

از باده گرم ساز نفس را و بعد ازان

دریوزه کن چو لاله و آتش ز آب گیر

جز آنچه داده اند به هرکس، ازو مخواه

[...]

بیدل دهلوی

این بحر را یک آینه دشت سراب‌ گیر

گر تشنه‌ای چو آبله از خویش آب ‌گیر

بنیاد چشم در گذر سیل نیستی‌ست

خواهی عمارتش کن و خواهی خراب‌ گیر

گر زندگی همین نظری بازکردن‌ست

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه