برده ای دل از میان آیینه را
گفته ای راز نهان آیینه را
رازدار بیزبان محرم تر است
کرده ای خوب امتحان آیینه را
عکس رخسار تو را حیرت نقاب
می کند آیینه دان آیینه را
پرده چشم دلم پیراهن است
چند پوشی در کتان آیینه را
بیش از این سودا ندارد حسن شوخ
داد درس گلستان آیینه را
یک تپیدن راز از دل هم بکش
کرده حیرت بیزبان آیینه را
از دل ما می چکد خون شکار
می دهی تیر و کمان آیینه را
در دیار رشک پنهان می کنند
دوستان از دوستان آیینه را
دل چه مطلب دید از بال هما
شد شکستن استخوان آیینه را؟
خودنمایی کرده پیش یاد تو
می دهد دل ترجمان آیینه را
قطره آشوب دریا کردن است
با دل ما امتحان آیینه را
داغ بود افشاگر من سوختم
ساختم در دل نهان آینه را
بلبل باغ حیا مژگان شوخ
کرده از عکس آشیان آیینه را
کرده بی سودایی مجنون تو
برق یاد دشمنان آیینه را
در بهارستان دل دارد اسیر
باغ عمر جاودان آیینه را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف رابطه عمیق و پیچیدهای میان عشق و آینه میپردازد. شاعر از آینه به عنوان نمادی از جاودانگی و رازهای پنهان یاد میکند و نشان میدهد چگونه آینه میتواند تجلی آثار عشق و دردهای دل باشد. تصویر عشق و زیبایی در آینه و همچنین دلتنگی و شوریدگی دل، همه در شعر به تصویر کشیده شدهاند. شاعر با بیان احساسات خود نسبت به معشوق، دلالت بر این میکند که آینه رازدار عواطف انسانی است و میتواند عمق احساسات را به نمایش بگذارد. در نهایت، این شعر به مفهوم جاودانگی عشق و تاثیر آن بر روح انسان میپردازد.
هوش مصنوعی: دل تو را از میان آیینه دزدیدهام و به تو گفتهام که راز نهان آن آیینه چیست.
هوش مصنوعی: کسی که رازهایش را به زبانی نمیگوید، بیشتر قابل اعتماد است. تو امتحان خوبی از آیینه گرفتهای.
هوش مصنوعی: نگاه کردن به چهرهات باعث شگفتی میشود و حتی آیینه هم نمیتواند به درستی آن را نشان دهد. آیینه میداند که چه نقابی بر چهرهات زدهای.
هوش مصنوعی: چشم دل من همچون لباس زیبا و نازکی است که به آن پوشش داده شده و در نتیجه نمیتوان به خوبی خود را در آینه دید. بگذار بگویم که نباید خود را زیاد در آن پنهان کنی.
هوش مصنوعی: این دنیا دیگر برای زیباییهای بازیگوش ارزش خاصی ندارد. زیبایی حقیقی در آینه گلها و شاخهها نهفته است.
هوش مصنوعی: یک ضربه پنهانی از دل، باعث شده که آیینه، در حیرت و بیزبانی قرار بگیرد.
هوش مصنوعی: از دل ما خون میچکد و تو با تیر و کمان، شکار را به ما میدهی. اینجا به نوعی اشاره به درد و عذابی دارد که در دل احساس میکنیم، در حالی که دیگران از ما بهرهبرداری میکنند.
هوش مصنوعی: در سرزمین حسد، دوستان برای پنهان کردن احساسات واقعی خود از یکدیگر، به مانند آینهای عمل میکنند که حقیقت را نشان نمیدهد.
هوش مصنوعی: دل چه چیزی دید که مانند پرندهای بزرگ، استخوانهای آیینه را شکست؟
هوش مصنوعی: دل به یاد تو خود را نشان میدهد و به مانند یک آیینه، رازها و احساساتش را بازگو میکند.
هوش مصنوعی: اشکال و درد دل ما، مانند قطرهای از دریا، به نوعی نشاندهندهی آزمایش ماست؛ همانطور که آیینه نشاندهندهی حقیقت و واقعیت است.
هوش مصنوعی: من دلی داغ و سوزانی دارم که رازهایم را در آن پنهان کردهام، اما در عین حال آینهای از درون خود دارم که این احساسات را بهطور غیرمستقیم نشان میدهد.
هوش مصنوعی: در باغ حیا، بلبل به خاطر جذابیت چشمان شوخ و بازیگوش خود، به تصویر آشیان در آینه نگاه میکند.
هوش مصنوعی: مجنون که دارای شور و هیجان است، به خاطر یاد دشمنان، برقی را در آیینه ایجاد کرده که فاقد فایده و سود است.
هوش مصنوعی: در بهار زندگی، دل گلی دارد که در باغ جاودانگی گیر کرده است و مانند آینه، بازتابی از واقعیت را نشان میدهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.