رشک حسنت خار در پیراهن گل میکند
طرهات آشفتگی را دام سنبل میکند
میکنی مستانه سیر باغ و میسوزم ز رشک
سایه هر برگ را شوق بلبل میکند
بس که از چشم سیاهش دیدهام بیگانگی
میکند گر لطف پندارم تغافل میکند
شعله بر خاشاک چون افتد شود خود بیقرار
عشق بیتاب است اگر عاشق تحمل میکند
طفل مکتبخانه ناز است چشم او اسیر
خامه مژگان به کف مشق تغافل میکند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهٔ حسد و عشق صحبت میکند. شاعر از احساس حسادت به زیبایی محبوبش میگوید و به تأثیراتی که این حسادت بر او میگذارد اشاره میکند. همچنین، شاعر از آشفتگی در دل و غم ناشی از نادیده گرفته شدن توسط محبوبش سخن میگوید. با اشاره به زیبایی چشمان محبوب و تأثیر آن بر خود، شاعر به بیتابی و شوق عاشقانه اشاره میکند و در نهایت، به شکنندگی و آسیبپذیری عشق نیز پرداخته میشود.
هوش مصنوعی: زیبایی تو باعث حسرت گل شده و به همین خاطر خارهای آن را در پیراهنش پنهان کرده است. همچنین پیچیدگی و آشفتگی موهایت باعث شده که سنبلها نیز به هم بریزند و درهم شوند.
هوش مصنوعی: تو با شوری و شوق در باغ سیر میکنی و من از حسادت به سایه هر برگ میسوزم؛ این حسرت بلبل را برای پرواز و آواز سر کردن برمیانگیزد.
هوش مصنوعی: چنان تحت تأثیر چشمان سیاه او هستم که گویی هر بار بیگانهای را میبینم. اگر هم به من لطفی کند، در حقیقت به طور عمدی خود را نادیده میگیرد.
هوش مصنوعی: زمانی که شعلهای بر روی کاه و خشکیدهها بیفتد، وضعیت بیقراری و آشفتگی به وجود میآید. همانطور که عشق بیتاب و ناآرام است، عاشق نیز اگر بخواهد، میتواند صبر و تحمل کند.
هوش مصنوعی: کودک مکتبخانه با نگاه معصوم و زیبا، همچون جاذبهای، به قلم موی بینظیر کسی چشم دوخته است و در حالی که در حال نوشتن است، مشغول بازی و بیتوجهی میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تاج دین و دولت ای صدری که گرد موکبت
دیده افلاک و انجم را مکحل میکند
کلک دولتپرورت روحالامینی دیگر است
لاجرم هردم هزاران وحی منزل میکند
لفظ معنی پرورت گر آسمان داد نیست
[...]
ماه من مشک سیه در دامن گل می کند
سایبان آفتاب از شاخ سنبل می کند
گرچه از روی خرد دور تسلسل باطلست
خطّ سبزش حکم بر دور تسلسل می کند
هرگز از جام می لعلش نمی باشد خمار
[...]
باز پیک عاشقان فرّاشی گل می کند
بلبل از سودای گل فریاد و غلغل می کند
چشم صاحبدل نظر چون بر رخ گل میکند
از جمال گل قیاس حال بلبل میکند
هر کرا چون کوهکن بار غم از شیرینلبی است
لاجرم گر کوه غم باشد تحمل میکند
پاکبازان از صفا آیینهاند و مدعی
[...]
در دل من گر دمی آن ماه منزل میکند
تا رود بیرون هزاران رخنه در دل میکند
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.