چشم ما پاک بود پاک حیا می داند
دل ما صاف بود صاف وفا می داند
کعبه و دیر وطن گشت و غریبیم هنوز
نوبر سجده نکردیم خدا می داند
خاطر نازک حسن آینه عشق نماست
هر چه خود می کند از جانب ما می داند
پر زبیگانگی چشم تو رسوا شده ایم
با دل ما غم پنهانی ما می داند
نمک غم به اسیر ستمت باد حرام
که سر خویش ز تیغ تو جدا می داند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق عاشقانه و دردهای درونی پرداخته است. شاعر از پاکی دل و وفاداری خود میگوید و به غریبی و دوری از وطن اشاره میکند. او به دوری از خدا و عدم سجدهاش بر او lament میکند و عشق و زیبایی را در آینهای میبیند که تنها خدا از نیتهای درونیاش آگاه است. همچنین، شاعر به غم و تنهاییاش اشاره کرده و به بیگانگی و عدم ارتباط با معشوقش اشاره میکند. در نهایت، او نسبت به ستمهای عشق و سرنوشت تلخی که بر او رفته، ابراز نگرانی و درد میکند.
هوش مصنوعی: چشم ما نگاهی منزه دارد و حیا میداند که دل ما خالص و بدون آلودگی است و وفا را درک میکند.
هوش مصنوعی: ما در حال حاضر از کعبه و معبد دور هستیم و هنوز در غربت به سر میبریم. حتی یک بار هم برای پرستش، به درستی سجده نکردهایم و هیچکس جز خدا به حال و احوال ما آگاه نیست.
هوش مصنوعی: دل حساس زیبایی، همچون آینهای از عشق است و هر چیزی که خود انجام میدهد، از طرف ما به خوبی آگاه است.
هوش مصنوعی: چشم تو باعث شده که ما به شدت در تنهایی و بیگانگی احساس کنیم. دل ما نیز از اندوهی که در درون داریم باخبر است.
هوش مصنوعی: خدا نکند که اسیر ستم تو از غم نمک بخورد، زیرا او میداند که زندگیاش در خطر است و نمیخواهد از تیغ تو آسیب ببیند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا دلم شیوهٔ آن زلف دوتا میداند
صفت نافهٔ چین فکر خطا میداند
با من آن غمزهٔ پُرفتنه چهها کرد و هنوز
در فن خویش چه گویم که چهها میداند
زلف مشکینِ تو با آن که پریشانحال است
[...]
یار بیدردی غیر و غم ما میداند
میکند گرچه تغافل همه را میداند
آفتابیست که دارد ز دل ذره خبر
پادشاهیست که احوال گدا میداند
گر بسازم به جفا لیک چه سازم با این
[...]
درد من کشتهٔ شمشیر بلا میداند
سوز من سوخته داغ جفا میداند
مسکنم ساکن صحرای فنا میداند
همه کس حال من بیسر و پا میداند
پاکبازم همه کس طور مرا میداند
[...]
شوق من قاصد بیدرد کجا میداند؟
آنقدر شوق تو دارم که خدا میداند!
آنکه خود را سبب هستی ما میداند
جز خدا هست ندانیم، خدا میداند
چشم دل هر که بر آن قبله عالم دارد
کعبه را سجده او قبله نما میداند
پای سرکردن راه تو ندارد هرگز
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.