کی قیامت در نظر با این تماشا بگذرد
از طراوت چشم تر جوشد به هر جا بگذرد
گر نباشد مانع نظاره شرم روی دوست
یک سر مژگان نگاهم از تماشا بگذرد
با غبار خاطرم گر آشنا گردد نسیم
موج نتواند سبک از روی دریا بگذرد
ابرکشت شعله دهقان پر پروانه است
می گدازد برق اگر بر حاصل ما بگذرد
عالم الفت تماشاخانه آمیزش است
میتوان دیدن غباری گر ز دلها بگذرد
سبزهای کز خاک مشتاق وفا روید اسیر
روز اول یک سر و گردن ز مینا بگذرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تأمل در زیباییها و لحظات گذرا در زندگی میپردازد. شاعر با اشاره به زیبایی چشمان معشوق و دلبستگی به او، یادآوری میکند که چطور این زیباییها در دل و خاطره باقی میمانند. همچنین، شاعر به نقشهگذاریهای زندگی تغییرپذیر و تأثیر لحظات بر روح و احساسات انسانها میپردازد. در نهایت، همه این تصویرها و احساسات به نوعی در هم تنیده شده و پویا بودن و گذرا بودن زندگی را گوشزد میکند.
هوش مصنوعی: در روز قیامت، با این زیبایی و تماشایی که داریم، آیا ممکن است آن را فراموش کنیم؟ چشمهای پرطراوتی که هر جا میروند، شادابی و زندگی را به همراه دارند.
هوش مصنوعی: اگر چیزی مانع نباشد، شرم و حیا از چهره دوست باعث میشود که نگاهی که به او میکنم، تمام توجه من را به خود جلب کند.
هوش مصنوعی: اگر نسیم با غبار یادهایم آشنا شود، دیگر نمیتواند به آسانی از روی دریا عبور کند.
هوش مصنوعی: ابر نازک و رقیق به هنگام وزش باد مانند شعلهای در دل یک زراعت کاران پر از شوق و آرزوست. اگر ناگهان رعد و برق از آسمان بگذرد، میتواند تمام محصول را بسوزاند و نابود کند.
هوش مصنوعی: جهان به مانند یک تماشاخانهای است که عشق و ارتباط در آن به نمایش گذاشته میشود و اگر دلها اندکی غبارآلود شوند، میتوان این آلودگی را مشاهده کرد.
هوش مصنوعی: سبزهای که از خاک برای داشتن وفا رشد میکند، در روز اول اسیر میشود و سر و گردن او به زیبایی مینا (نوعی شیشه) میگذرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آه دردآلود من از سقف مینا بگذرد
وآب چشمم در غمش از موج دریا بگذرد
آب چشم ما ز سر بگذشت در هجران او
بر دل ما رحمت آرد هر که بر ما بگذرد
وعده ی وصل خودم زنهار بر فردا مده
[...]
هرشب از طوفان چشم آب از سرما بگذرد
مردم چشمم ندانم چو ز دریا بگذرد
اشک خون آلوده ی من با شفق همدم شود
آه مینا گون من زین سقف مینا بگذرد
گر ندیدی زحمتی از خار مژگان پای دوست
[...]
می خورد با دیگران مستانه بر ما بگذرد
در فرنگ این ظلم و این بیداد حاشا بگذرد!
در دل هر نقطه خالش سواد اعظمی است
کیست بر مجموعه حسنش سراپا بگذرد؟
آب می پیچد زحیرانی به دست و پای سرو
[...]
نوک مژگان چه حیرت گر ز دلها بگذرد؟
دل چه باشد تیر عشق از سنگ خارا بگذرد
خنجر ناز تو در دل حسرت دیدار را
خون کند، تا بر لبم حرف تمنا بگذرد
چند بر ما طعنه عشق بتان ای شیخ شهر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.