گنجور

 
اسیر شهرستانی

صدف گوهر چمن گل ابر باران دل وفا دارد

ندارد هرکه امیدی به کس چون من تو را دارد

به نومیدی چها دل بسته بودم خوش گلی وا شد

چه دانستم که مشکل در بغل مشکل گشا دارد

ندیدم خواب مطلب بسکه از تعبیر ترسیدم

خوشا حال دل هرکس دماغ مدعا دارد

نسیمی کز شمیمت پر زند دود از چمن خیزد

دلش خوش باغبان باغ خوش آب و هوا دارد

نسوزد گر حجاب روی او در پرده دلها را

شرار سنگ هم پروانه از موج هوا دارد

به موری خرمنی از حاصل دل می توان دادن

به قدر انتظار این دانه گر نشو و نما دارد

اسیر از گردش چشم کسی مخمور کی ماند

اگر بیگانگی دارد نگاه آشنا دارد

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
خواجوی کرمانی

چه بادست اینکه می آید که بوی یار ما دارد

صبا در جیب گوئی نافه ی مشک ختا دارد

بطرف بوستان هر کس بیاد چشم میگونش

مدام ار می نمی نوشد قدح بر کف چرا دارد

چو یار آشنا از ما چنان بیگانه می گردد

[...]

ناصر بخارایی

تمتع از وصال زلف مشکینت صبا دارد

که در کویت هوائی گشت و زلفت را هوا دارد

تماشا را خوشست ای گل ز چشمم گوشهٔ آبی

اگر سرو سرافراز تو میلی سوی ما دارد

سر زلف تو رفت از سرکشی بر باد و از فتنه

[...]

کلیم

کند گر آرزوی دیدنت آیینه جا دارد

که از خورشید رویت در برابر رونما دارد

ندارد بزم میخواران به غیر از ما تنگ‌ظرفی

صراحی بر رخ هرکس که می‌خندد به ما دارد

نویسم نامه و از بس که خون می‌گریم از هجرت

[...]

صائب تبریزی

ندیدم یک نفس راحت ز حس ظاهر و باطن

چه آسایش در آن کشور که ده فرمانروا دارد؟

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
واعظ قزوینی

نیند از احتیاط خصم، دنیا دیدگان غافل

چنار از سالخوردیها، زره زیر قبا دارد!

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه