جایی که دامگاه غزال رمیدگی است
صیاد چاره وحشت در خون تپیدگی است
احرام طوف کعبه دیدار بسته ایم
در بند زاد و راحله بودن ندیدگی است
یک دیده خواب راحت سیمابم آرزوست
بی طاقتی به مذهب ما آرمیدگی است
کی می رسد به گوشه ابروی او هلال
این دلکشی به زورکمان کشیدگی است
مشکل که در قلمرو هستی به هم رسد
آسایشی که در قدم دل دویدگی است
هرگز نخوانده است محبت شعاریم
بیگانه ای که یک لقبش نور دیدگی است
آیینه شکسته به قاصد نموده ام
یک شمه شکوه دل از آن نور دیدگی است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به موضوعاتی همچون دلتنگی، عشق و زیبایی اشاره میکند. او از وحشت و رمیدگی غزال به عنوان نمادی از ناپایداری و تردید یاد میکند و بیقراری خود را در عشق بیان میکند. شاعر به تلاش برای نزدیک شدن به معشوق و درک زیبایی او میپردازد، در حالی که احساس میکند در دنیا گم شده و آرامشی نمییابد. هرچند دلش میخواهد به معشوق برسد، اما به نظر میرسد که دستیابی به این عشق و احساس، بسیار دشوار است. همچنین، او به ناتوانی افراد در درک عشق و نزدیکی به آن اشاره میکند و به نوعی ناامیدی و شکست در رسیدن به محبت موضوعاتی دیگر در شعر است.
هوش مصنوعی: در مکانی که غزال به خاطر ترس و وحشت فرار میکند، شکارچی باید راهی برای مقابله با این ترس و وحشت بیابد.
هوش مصنوعی: ما تصمیم گرفتهایم که با نیت زیارت کعبه، دلبستگیها و وابستگیهای دنیوی را کنار بگذاریم و از قید و بند مسائل دنیوی رها شویم. در واقع، هدف ما از این سفر، تنها دیدار با معبود و تجربهی حقایق معنوی است.
هوش مصنوعی: من آرزوی خواب آرامی را دارم که همچون نقره میدرخشد. این بیتابی در عشق ما خود نوعی تسلی و آرامش است.
هوش مصنوعی: کی میرسد کسی بتواند زیبایی و جذابیت ابروی او را ببیند، همانطور که قوس و انحنا در یک کمان کشیده شده است.
هوش مصنوعی: وقتی در جهان هستی مشکل یا چالشی پیش بیاید، آرامش و آسایش واقعی که به دست میآید، نتیجه تلاش و دویدن دل و روح است.
هوش مصنوعی: محبت هیچگاه بر ما نامی نداشته و ما برای کسانی که تنها به خاطر زیبایی ظاهری شناخته میشوند، بیگانهایم.
هوش مصنوعی: من یک تکه از شکایت دل را به قاصدی سپردهام که مانند آینهای شکسته، نوری از آنچه دیدهام را به نمایش بگذارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
برهان واصلان فنا آرمیدگی است
بر مرگ رفتگان جزع از نارسیدگی است
سیلاب از شتاب به صد رنگ می شود
بر یک قرار، آب گهر ز آرمیدگی است
آنجا که یار پرده براندازد از عذار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.