چشم ما روشن به نور روی اوست
جان ما دایم به جست و جوی اوست
بلبل سرمست در گلزار عشق
هرچه می گوید بگفت و گوی اوست
جنت جاوید اگر خواهی بیا
پیش ما بنشین که جنت کوی اوست
یک سر مویش به جانی کی دهم
هر دو عالم قیمت یک موی اوست
آفتاب است او و خوبان همچو ماه
روشنی روی ماه از روی اوست
گفتهٔ مستانهٔ ما گوش کن
نیک بشنو گفتهٔ نیکوی اوست
خال هندویش دل ما صید کرد
سید ما بندهٔ هندوی اوست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نور ایمان از بیاض روی اوست
ظلمت کفر از سر یک موی اوست
ذره ذره در دو عالم هر چه هست
پردهای در آفتاب روی اوست
هر که را در هر دو عالم قبلهای است
[...]
مقبلان را قبله جان روی اوست
کعبه امید خاک کوی اوست
بلکه نور آفتاب از روی اوست
نافه گر خوشبو شده است از بوی اوست
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.