خوش آب حیاتیست که گویند شرابست
خوش عاشق رندی که چو ما مست و خرابست
جامی که ز آبست پر آبست کدامست
در مجلس ما جو که چنین جام حبابست
در گلشن اگر بلبل سر مست گل افشاند
ما راز گلستان همه مقصود گلابست
بر راه خطا عقل اگر رفت خطا کرد
تو در پی او گر نروی عین صوابست
هر نقش خیالی که تو را غیر نماید
تعبیر کن آن را که خیال تو به خوابست
مائیم و حریفان همه سرمست شرابت
ما را چه غم ار زاهد مخمور سرابست
موجیست درین دیدهٔ دریا دل سید
پیداست که آبست که بر آب حجابست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیباییها و لذتهای زندگی میپردازد. شاعر از شرابی سخن میگوید که به مثابه حیات و شادابی است و عاشق را به مستی و سرخوشی دعوت میکند. او به چه بسا چشماندازهایی که در زندگی میبیند، اشاره دارد و میگوید که اگر عقل گمراه شود، پیروی از آن عیب نیست، زیرا ممکن است از حقیقت دور شوند. همچنین، شاعر به زیبایی طبیعت و گلاب اشاره میکند که راز گلها و زیباییها را در خود دارد. در نهایت، شاعر با تصویری از دریا و عمق احساسات، به سر مستی و عشق اشاره میکند و میگوید که این لذتها واقعیت بیشتری از ریا و ظاهر دارد.
هوش مصنوعی: آب حیات خوشمزهای وجود دارد که به آن شراب میگویند و عاشق شوریدهای که مثل ما در حال مستی و بیخبری است، واقعا جذاب است.
هوش مصنوعی: جامی که پر از آب است، کدام است؟ در حالی که در مجلس ما، جو موجود است که مانند این جام پر از حباب است.
هوش مصنوعی: اگر بلبل در باغ سرشار از شادابی و لذت، گلها را پراکنده کند، در حقیقت، همهی زیبایی و رازهای گلستان به خاطر وجود گلاب است.
هوش مصنوعی: اگر عقل، در مسیری نادرست قدم بگذارد، به اشتباه خواهد رفت. اما اگر تو از او پیروی نکنید و راه درست را انتخاب کنید، در واقع بر حق و حقیقت هستید.
هوش مصنوعی: هر تصویری که تو را از حقیقت دور کند، آن را به معنای واقعیاش تفسیر کن، چرا که خیال تو در خواب است و واقعیت را نمیبیند.
هوش مصنوعی: ما در کنار دوستانی هستیم که همه در مستی شراب غرق شدهاند. چه نگرانیای داریم اگر زاهدی که نگاه به ما میکند، در واقع در دنیا دچار توهم و سراب است؟
هوش مصنوعی: در چشمان این دریا دل، نشانهای از احساسات عمیق وجود دارد که نشان میدهد آنها پر از عشق و شوق هستند، هرچند که این احساسات به نوعی پنهان شدهاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
آمد شب و از خواب مرا رنج و عذابست
ای دوست بیار آنچه مرا داروی خوابست
چه مرده و چه خفته که بیدار نباشی
آن را چه دلیل آری و این را چه جوابست
من جهد کنم بیاجل خویش نمیرم
[...]
یاران همه مخمور و قدح پر می نابست
ما جمله جگر تشنه و عالم همه آبست
مرغ دل من در شکن زلف دلارام
یارب چه تذرویست که در چنگ عقابست
چشم من سودا زده یا دُرج عقیقست
[...]
خوش آب حیاتیست که گویند شرابست
حالی و چه خوش حال که دل مست و خرابست
غیری به تو گر روی نماید مگذارش
کان نقش خیالست که در دیدهٔ خوابست
گویند که امواج حبابست درین بحر
[...]
نعت تو شها ناسخ آیات عذابست
با نعمت تو دوزخ سخن آتش و آبست
ظلم از غضبت دیده به مسمار مژه دوخت
ور ز آنکه گشودهست ز خمیازه خوابست
بر روی هم آراید اگر خصم صف کین
[...]
در کلبه ما تا بکمر موج شرابست
تا ساغر تبخاله ما پر می نابست
چشمت لب ما غمزدگان را ز فغان بست
خاموش نشینیم که بیمار بخوابست
بیتابی پروانه بر او چه نماید
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.