گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

من خلاف خدا کنم نکنم

غیبت مصطفی کنم نکنم

سنت مصطفی چو جان منست

ترک سنت چرا کنم نکنم

دامن انقیاد حضرت او

تا قیامت رها کنم نکنم

کشته عشقش مرا به تیغ جفا

طلب خونبها کنم نکنم

درد دل چون دوای درد دلست

به از اینش دوا کنم نکنم

عشق جانان که جان من به فداش

از دل خود جدا کنم نکنم

در شهادت چو شاهد غیب است

طرد عینی چرا کنم نکنم

نکنم توبه از می و ساقی

جز هوایش هوا کنم نکنم

سید من چو بر صواب بود

بنده هرگز خطا کنم نکنم