گنجور

 
امیر شاهی

دلا ز عشق بتان چند یار غم باشیم

کجاست می که دمی غمگسار هم باشیم

به سوز عشق تو گشتیم سر بلند، آری

سگ توئیم، به داغ تو محترم باشیم

چو عاشقان به وفا جان کشند در پایت

امید هست که ما نیز در قدم باشیم

ز تاب حادثه چون بگسلد کمند حیات

هنوز بسته آن زلف خم به خم باشیم

چو هست کعبه مقصود کوی او، شاهی

روا مدار که محروم از آن حرم باشیم

 
sunny dark_mode