ای خاک درت سجدهگه جمله جبینها
زنار دو گیسوی تو سرفتنه دینها
عشاق تو را طاقت جور و ستمت نیست
گشتند همه خاک درت بگذر از اینها
با عاشق خود جور و جفا کمتر از این کن
زیرا که ز خوبان نبود خوب چنینها
بر تربت عشاق گذر کن که برآیند
جانها به تماشای تو از زیر زمینها
فریاد ز ترکان دو چشمت که دمادم
بر خلق کشانید ز هر گوشه کمینها
گفتی کشمت شاهدی یا با غم و یا درد
خود نیست مرا هیچ شک و شبهه درینها
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عشق و زیبایی معشوقه اشاره دارد و به نوعی به معشوقه تعظیم و سجده میکند. شاعر میگوید که تمام عاشقان در برابر او سر تسلیم فرود آوردهاند و طاقت ستم و جور او را ندارند. او از معشوقه میخواهد که کمتر به عاشقان ظلم کند، زیرا فرشتگانی که خوبند، چنین نمیکنند. همچنین اشاره میکند که عاشقان در قبرها از عشق او جان میدهند و به تماشای او میآیند. در نهایت، شاعر بر جذابیت چشمهای معشوقه و تأثیر آن بر خلق اشاره میکند و تأکید میکند که هیچ شکی در عشقش به او ندارد.
هوش مصنوعی: ای خاک درگاه تو، محل سجده و عبادت همه دلها و صورتهاست. دو گیسوی تو، باعث شده است که دینها به سمت تو بیایند و در برابر تو سر تعظیم فرود بیاورند.
هوش مصنوعی: عاشقان تو توانایی تحمل ظلم و سختیهای تو را ندارند، همهی آنها آماده هستند تا به خاک درگاه تو بیفتند. از این مسائل چشمپوشی کن.
هوش مصنوعی: با معشوق خود کمتر از این بیمحبتی و بدرفتاری کن، زیرا چنین رفتارهایی شایسته خوبیها نیست.
هوش مصنوعی: بر روی قبر عاشقان قدم بزن که روحهایشان برای تماشای تو از زیر زمینها برمیخیزند.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که چشمان تو به طور مداوم بر اطراف نگاه میکنند و از آنها فریاد میزند، گویی که همیشه در حال مراقبت و هشیاری نسبت به خطرات و کمینها در هر گوشه و کنار هستی.
هوش مصنوعی: گفته بودی که مرا میکشی یا با اندوه و یا با درد. اما من در هیچیک از این حالات هیچ تردید و نامشخصی احساس نمیکنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای زلف چلیپای تو، غارتگر دینها
وی کرده گمان دهنت، دفع یقینها
کافر نکند با دل من آنچه تو کردی
یعنی که در اسلام روا باشد از اینها
زینسان که بکشتی به شکرخنده جهانی
[...]
ای طاق دو ابروی تو محراب جبینها
خاک سر کوی تو به از خلد برینها
گفتی که منم سرور و سرحلقه خوبان
ای شاه کسی نیست شک و شبهه درینها
از شرم لب لعل تو سرچشمه حیوان
[...]
دیدم صنمی، های صلا، کعبهنشینها
بیعانه ببازید به یادش دل و دینها
در عشق، دل از کوثر و رضوان نگشاید
از دوست تسلی نتوان گشت، به اینها
صید دلم افتاد به صحرای رمیدن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.