از نصارا چو صوفیان فضول
گشت مشهور اتحاد و حلول
آن خدا و رسول و مریم گفت
این خدا و وجود آدم گفت
عامه از وحدت اتحاد انگیخت
ربقۀ دین خود بدان بگسیخت
در عبارت چو این بدان ماند
ضد توحید عین آن داند
لیکن توحید نفی نقش توئی است
اتحاد و حلول عین دوئی است
من و او عین شرک و تقلید است
چه مناسب به اهل توحید است
هرکه را در حدیث من باشد
حال او حال پیرزن باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، اشاره به افکار نادرست نصاری و صوفیان شده است که به وحدت وجود و اتحاد خداوند با مخلوقات اعتقاد دارند. شاعر میگوید که این دیدگاهها به اشتباه دین را متلاشی کرده و واقعیات توحید را نادیده میگیرد. او تأکید میکند که توحید واقعی نفی هر گونه شراکت و دوگانگی است و اعتقاد به اتحاد و حلول، در واقع نشاندهندهی دوگانگی است. در نهایت، شاعر بیان میکند که کسی که به این باورها متمسک شود، حالش شبیه حال یک زن پیر است، به معنای ناتوانی در درک معانی عمیق توحید.
هوش مصنوعی: نصرانیها (مسیحیان) و صوفیان (بزرگانی از تصوف) به مرور زمان به خاطر افکار و عقایدی که داشتند، به طور گستردهای درباره اتحاد و حلول (فلسفههای مربوط به یکی شدن با خدا و حضور او در مخلوقات) سخن گفتند و این موضوع بین آنها مشهور شد.
هوش مصنوعی: خداوند و پیامبر و مریم میگویند که این خدا و وجود آدم است.
هوش مصنوعی: مردم عادی با درک وحدت و اتفاق، رشتههای دین خود را قطع کردند.
هوش مصنوعی: این جمله به این معنی است که وقتی در عبارتی اشاره به مفهوم ضد توحید میشود، در واقع نشاندهندهی عدم وجود وحدت در آن مفهوم است. به عبارتی دیگر، هر گونه عبارتی که با توحید مخالف باشد، در واقع حقیقتاً همانند آن چیزی است که به توحید اشاره دارد.
هوش مصنوعی: توحید به معنای یکتایی خداوند، به نفی وجود هر گونه نقش و نشانهای از خود آدمی اشاره دارد. این به عبارت دیگر، نشاندهندهی آن است که اگر دو چیز به هم بپیوندند و یکی شوند، دیگر نمیتوان آنها را جدا از هم دید.
هوش مصنوعی: وجود من و او مانند شرک و پیروی از دیگران است، زیرا این وضعیت با اصل توحید که بر یگانگی خداوند تاکید دارد، سازگار نیست.
هوش مصنوعی: هر کسی که در صحبتهایم به او اشاره شده است، وضعیت او مانند حال پیرزنی است که در زندگیاش دچار مشکلات و نابسامانیهاست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.