منشأ این خلاف شد میمون
ابن دیصان کافر ملعون
قصّۀ کفر بلعم باعور
خود چو سگ هست در جهان مشهور
بعد از آن زهد و دانش بسیار
رفت و کافر شد آن سگ مردار
کرد انکار صانع بیچون
پس کتب ساخت اندر آن ملعون
تا به جائی رسید حال لئیم
که سگش خواند کردگار کریم
هرچه کمتر از این حکایت شوم
تا در آمد به حکم کالمعدوم
عذرشان خواست ایزد از سر حلم
قوله «مالهم به من علم»
هم توئی ای قدیم فرد اِله
وحدت خویش را دلیل و گواه
«شهداللّه» تو بشنو و تو بگو
«انّه لا اِله الّا هو»
نیست اندر یقین مجال گمان
رو «اَفی اللّهِ شک» برایشان خوان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به داستان بلعم باعور و کفر او اشاره دارد. بلعم باعور که به عنوان شخصیتی کافر و منفور شناخته میشود، با وجود دانش و زهد فراوان، از طریق انکار خداوند به کفر میرسد. او به جای حقایق الهی، کتابهایی مینویسد که منجر به اعتقاد به خداوند نمیشود و در انتها به حالتی ذلیل و ناچیز میافتد. در اینجا، خداوند از او عذرخواهی میکند و نشان میدهد که او ذاتا تنها یکی است و هیچ شک و شبههای در مورد وجود خدا وجود ندارد. این متن به توحید و اثبات یکتایی خداوند میپردازد.
هوش مصنوعی: نخستین کسی که باعث این اختلاف و تنازع شد، میمون ابن دیصان بود که کافر و ملعون شناخته میشود.
هوش مصنوعی: داستان کفر بلعم باعور، مانند داستان سگی است که در جهان مشهور شده است.
هوش مصنوعی: پس از آنکه به زهد و دانش زیادی دست پیدا کرد، در نهایت آن انسان که به نظر میرسید با ایمان است، به کفر و ناباوری گرایید.
هوش مصنوعی: یک فرد بدون هیچ دلیل و منطقی وجود خالق را انکار کرد، بنابراین در آنجا کتابی را به نامی ناپسند نوشت.
هوش مصنوعی: شخص به نقطهای رسید که حتی خداوند بخشنده را مانند یک سگ خطاب کرد.
هوش مصنوعی: هرچقدر کمتر در این وضعیت و داستان باقی بمانم، بهتر است، تا اینکه به حکم نابودی نزدیک شوم.
هوش مصنوعی: خداوند به خاطر بزرگواری و صبر خود از آنها عذرخواهی کرد و گفت: «آنها هیچ دانشی درباره من ندارند».
هوش مصنوعی: تو هستی، ای قدیم و ازلی، که نشانه و گواهی از وحدت خود را در وجود داری.
هوش مصنوعی: خداوند را بشناس و بگو که جز او خدایی نیست.
هوش مصنوعی: در یقین جایی برای شک وجود ندارد. به آنها بگو که آیا در مورد خداوند تردید دارند؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.