دلا از آستین عشق دست کار بیرون کن
ز ملک خویش دشمن را بعون یار بیرون کن
حریم دوست است این دل اگر نه دشمن خویشی
بغیر از دوست چیزی را دراو مگذار بیرون کن
تو چون گنجی و حب مال مارست ای پسر در تو
سخن بشنو برو از خود بافسون مار بیرون کن
اگر از دست حکم دوست تیغ آید ترا بر سر
سپر در رو مکش جوشن دراین پیکار بیرون کن
تو در کعبه بتان داری ازین پندارها در دل
ز کعبه بت برون افگن ز دل پندار بیرون کن
چو در مسجد سگان یابی مسلمان وار بیرون ران
چو در کعبه بتان بینی برو زنهار بیرون کن
سرت را در فسار حکم خویش آورد نفس تو
گر از عقل افسری داری سر از افسار بیرون کن
چو کار عشق خواهی کرد دست افزار یک سو نه
چو اندر کعبه خواهی رفت پای افزار بیرون کن
گرت در دل نیامد عشق و عاشق نیستی باری
برو با عاشقان او ز دل انکار بیرون کن
تو می گویی که هشیارم ولیکن از می غفلت
هنوز اندر سرت مستی است ای هشیار بیرون کن
گل و خارست پایت را دراین ره هرچه پیش آید
هم از گل پا برون آور هم از پا خار بیرون کن
تو اندر خویشتن دایم چو بو در گل چه ماندستی
چو برگ از شاخ و چون میوه سر از ازهار بیرون کن
براو گر عاشق از جانی برو ای سیف فرغانی
گرت در دل جز او چیزیست عاشق وار بیرون کن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر دعوت به رهایی از تعلقات و محدودیتها میکند و بر اهمیت عشق واقعی تأکید دارد. او میگوید که باید از انگیزههای منفی و دشمنیها فاصله بگیریم و تنها به عشق و دوستی بپردازیم. همچنین، شاعر خاطرنشان میکند که برای دستیابی به عشق واقعی، باید از افکار و خواستههای غیراصیل رها شویم و به جای آن، به درون خود و به عشق پاک و خالص توجه کنیم. او به اشخاص یادآوری میکند که اگر واقعاً عاشق هستند، باید موانع و افکار غیرضروری را کنار بگذارند و با خلوص نیت به مسیر عشق گام بردارند.
هوش مصنوعی: هان ای دل، از آستین عشق، دستى بیرون بیاور و دشمن را از سرزمین خودت با یاری عشق بران.
هوش مصنوعی: این دل، مکانی محترم برای دوست است و اگر کسی را به جز او دوست نداشته باشی، باید هر چیزی که حس منفی به آن مرتبط است را از دل خارج کنی.
هوش مصنوعی: تو مثل یک گنج باارزش هستی و عشق به مال مانند زهرمار است. ای پسر، درون خود را خوب بشناس و این زهر را از وجودت پاک کن.
هوش مصنوعی: اگر از طرف دوست دستور سختی به تو برسد، در برابر آن مقاومت نکن و زره را از تن درآور.
هوش مصنوعی: تو در کعبه، مجسمهها و بتهایی داری، و از این خیالات در دل خود رنج میبری. بهتر است این افکار را کنار بگذاری و بتها را از دل خود بیرون کنی.
هوش مصنوعی: اگر در مسجد سگها را ببینی، باید آنها را مثل یک مسلمان بیرون کنی. و اگر در کعبه بتها را ببینی، باید با احتیاط آنها را بیرون بری.
هوش مصنوعی: اگر نفس تو حکم میکند و تو را به را راه میبرد، سر خود را در اختیار آن قرار نده. اگر عقل و درک درستی داری، باید از این محدودیت خارج شوی و فرمان خود را به دست بگیری.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی در مسیر عشق قدم برداری، باید تمام ابزارها و وسایل دیگر را کنار بگذاری و تمرکزت را بر عشق متمرکز کنی. مانند وقتی که میخواهی به کعبه بروی، باید تمام موانع را از راهت برداری.
هوش مصنوعی: اگر در دل خود عشق ندارید و عاشق نیستید، پس بهتر است با عاشقان همراه شوید و از دل خود هر گونه انکار و تردید را دور کنید.
هوش مصنوعی: تو میگویی که آدم باهوشی هستی، اما هنوز در اثر شراب و غفلت غرق در خواب و مستی هستی. ای انسان بیدار، این حالت را از خود دور کن.
هوش مصنوعی: در مسیر زندگی اگر با مشکلات و چالشها روبهرو شدی، باید در کنار عبور از زیباییها، به فکر دور کردن موانع و سختیها هم باشی.
هوش مصنوعی: تو مانند بویی در گل، همیشه در درون خود زندگی میکنی؛ همانطور که برگ از شاخه جدا میشود و مثل میوهای که از شکوفهها بیرون میآید، خود را از بندها آزاد کن.
هوش مصنوعی: اگر عاشق هستی و تنها یک جان داری، به خاطر او از جانات بگذر. ای سیف فرغانی، اگر در دل تو جز او چیزی دیگر وجود دارد، باید به طور عاشقانه آن را کنار بگذاری و فقط به محبت او فکر کنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.