ایا قاضی حیلت گر، حرام آشام رشوت خور
که بی دینی است دین تو و بی شرعی شعار تو
دل بیچاره یی راضی نباشد از قضای تو
زن همسایه یی آمن نبوده در جوار تو
ز بی دینی تو چون گبری و زند تو سجل تو
ز بی علمی تو چون گاوی و نطق تو خوار تو
چو باطل را دهی قوت ز بهر ضعف دین حق
تو دجالی درین ایام و جهل تو حمار تو
اگر خوی زمان گیری و گر ملک جهان گیری
مسیحی هم پدید آید کزو باشد دمار تو
ترا در سر کلهداریست چون کافر از آن هرشب
ببندد عقد با فتنه سر دستار دار تو
چو زر قلب مردود است و تقویم کهن باطل
درین ملکی که ما داریم یرلیغ تتار تو
کنی دین دار را خواری و دنیادار را عزت
عزیز تست خوار ما عزیز ماست خوار تو
دل مشغولت از غفلت قبول موعظت نکند
تو این دانه کجا خواهی که کَه دارد غرار تو
ترا بینند در دوزخ بدندان سگان داده
زبان لغوگوی تو، دهان رشوه خوار تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن انتقادی به قاضیانی است که dishonest و رشوهخور هستند. شاعر به بیدینی و بیاخلاقی آنها اشاره میکند و میگوید عدالت در کارشان وجود ندارد. او به فساد و تباهی اجتماعی ناشی از رفتار این قاضیان میپردازد و میگوید که چنین قاضیانی باعث نارضایتی مردم و آسیب به جامعه میشوند. در نهایت، او از اینکه عدالت واقعی کمرنگ شده و دیندارها تحت فشار و خوار هستند، ابراز تاسف میکند.
هوش مصنوعی: ای قاضی که در کارها شیادی میکنی و با خوردن رشوت حق را میفروشی، بدان که دین تو در این کار نابود میشود و اصول شرافت تو نیز زیر سوال میرود.
هوش مصنوعی: دل بیچاره نمیتواند با تقدیر تو کنار بیاید، مثل زنی که در همسایهگی تو آرامش ندارد.
هوش مصنوعی: از بیدینی تو مانند یک کافر هستی و زندگیات مثل اوست. از جهل و نادانیات به اندازه یک گاو خاموشی و وجودت بیارزش است.
هوش مصنوعی: اگر به باطل قدرت بدهی به خاطر ضعف دین حق، در این روزگار تو مانند دجال هستی و نادانیات مانند الاغ است.
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد زمان و دنیا را در دست بگیرد، حتی اگر مانند مسیحی باشد، باز هم تو در نهایت به او آسیب خواهی رساند.
هوش مصنوعی: تو در دل خود محبت عجیبی داری که هر شب مانند کافران، با شور و هیجان، بر آن تجدید عهد میکنی. این عشق چنان است که بر سر تو مانند عمامهای به زیبایی مینشیند.
هوش مصنوعی: دل مردی که حقیقت را نمیبیند، همچون زر نفیس بدون ارزش است و تقویم قدیمی در این سرزمین که ما در آن زندگی میکنیم، بیارزش و بیمعنی است.
هوش مصنوعی: اگر کسی که دیندار است را تحقیر کنی و کسی که تنها به دنیا توجه دارد را محترم بشماری، بدان که فردی که مقام والایی دارد و عزیز است، در واقع ما هستیم و آنکه شما به او احترام میگذارید در واقع فردی ناتوان و خوار است.
هوش مصنوعی: دل تو به خاطر بیتوجهی نمیتواند از پند و موعظهی خوب بهرهمند شود. تو این دانه را کجا میخواهی که مایهی تشویش و غفلت تو شده است؟
هوش مصنوعی: تو را در جهنم میبینند که به دندانهای سگها سپردهای و زبان بیهودهگوی تو، دهان رشوهخوار تو را به نمایش میگذارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دلم را کرد صد پاره به سینه خار خار تو
مرا این گل شکفت و بس همه عمر از بهار تو
تو، سلطان، چون گدایان را زکوة حسن فرمایی
مرا این بس که زیر پا شوم هنگام بار تو
سر خود می زنم بر آستانت تا برآید جان
[...]
چو بگذشت از غم دنیا بغفلت روزگار تو
در آن غفلت ببی کاری بشب شد روز کار تو
چو عمر تو بنزد تست بی قیمت، نمی دانی
که هر ساعت شب قدرست اندر روزگار تو
چه روبه حیلها سازی ز بهر صید عوانی
[...]
چنان شد همنشینم چشم مست فتنهبار تو
که آمد پیشتر از من به راه انتظار تو
کجا می میکشیدی با حریفان دوش، کامروزم
خبر از صحبت شب داد چشم پرخمار تو
کنی سرگشته هر دم قاصدی، گویا نمیدانی
[...]
چه خوش باشد که گردد دیده روشن از عذار تو
جواهر سرمه بینش شود خط غبار تو
تو مشغول شکار باز و شاهینی، چه می دانی
که ما را چشم و دل چون می پرداز انتظار تو
غزالان حرم را داغ دارد از سرافرازی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.