ما را دلیست سوخته آتش طلب
آتش که دید پرتو او آب را سبب
زاشکم مدام سوزش دل در زیاد تست
این آب هست هیزم آن آتش طلب
گر عاشقی بمیل سهر در دو چشم کش
کحل کلام هر سحر از سرمه دان شب
ای غافلان ز عشق کفرتم بذنبکم
وی عاشقان دوست اتیتم بما وجب
در وصف حسن دوست چو خواهی دهن گشود
اول زبان عشق بیار و لب ادب
وآنگه هزار خوشه معنی طب ز جان
کندر درون سنبله صورتست حب
ای سحر غمزهای ترا سامری غلام
وی شکر حدیث ترا خامشی قصب
وی پایه ولای تو بالاترین مقام
وی نسبت هوای تو عالیترین نسب
نارالله است عشق تو چون کوره جحیم
شهرالله است روی تو همچون مه رجب
در آرزوی میوه باغ وصال تو
هرگز نگشت غوره اومید ما عنب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به کشش و سوز عشق اشاره دارد و با استعارههایی از آتش و آب، تنگناهای عاشقانه را توصیف میکند. او از خرمی و زیبایی معشوق میگوید و بر اهمیت عشق و ادب در بیان احساسات تأکید میکند. شاعر به عاشقان هشدار میدهد که نباید از عشق غافل شوند و بیان میکند که عشق به معشوق، در هر صورت، نوعی شوق و آرزو را در دل ایجاد میکند. در نهایت، به زیبایی و ارزش بالای معشوق اشاره دارد و عشق را به آتش و معشوق را به بهشتی تشبیه مینماید.
هوش مصنوعی: دل ما آتش طلب است و در به اشتعال درآمده، همانطور که آتش نورش را به آب نرسانده و از آن برای خود بهره نمیبرد.
هوش مصنوعی: از دل من درد و سوزش همیشگی ناشی میشود، زیرا این آب، همان هیزم لازم برای آتش عشق و خواستههای من است.
هوش مصنوعی: اگر عاشق هستی، به نرمی و با آرامش در چشمان کسی که دوستش داری، کلماتی زیبا و دلنشین همچون سرمهی شب را به تصویر بکش.
هوش مصنوعی: ای کسانی که از عشق غافلید، به خاطر گناهانتان کافر شدهاید، و ای عاشقان دوست، شما به آنچه بر شما واجب است، رسیدهاید.
هوش مصنوعی: اگر بخواهی درباره زیبایی دوست صحبت کنی، ابتدا باید عشق را با زبان خود بیاوری و آداب و ادب را در نظر داشته باشی.
هوش مصنوعی: سپس هزاران خوشه از معنی علم پزشکی از درون سنبله وجود به عشق و محبت کشیده میشود.
هوش مصنوعی: ای سحر! غمهای تو مانند سامری است که مریدانش را فریب میدهد. داستان شیرین تو را در سکوت میگویم، چون شکر خاموشیام میچسبد.
هوش مصنوعی: مقام و جایگاه کسی که تحت حمایت و ولایت تو قرار دارد، بالاترین رتبه است و ارتباط او با تو از بهترین و ارزشمندترین نسبتها به شمار میرود.
هوش مصنوعی: عشق تو مانند آتش سوزان جهنم است و چهرهی تو همچون ماه درخشان است.
هوش مصنوعی: در انتظار میوههای شیرین وصال تو، هیچگاه افسوس و نومیدی برای ما به بار ننشست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای آنکه جز طرب نه همی بینمت طلب
گر مردمی ستور مشو، مردمی طلب
بر لذت بهیمی چون فتنه گشتهای
بس کردهای بدانکه حکیمت بود لقب
چون ننگری که چه مینویسد بر این زمین
[...]
ای تاج دین تازی و ای سید عرب
ای خدمت جناب تو اقبال را سبب
ای بوالغنایمی، که ترا از غنایمست
بخشودن خلایق و بخشیدن ذهب
ای رافعی، که ساعد و بازوی تو شدست
[...]
ای داده روی تو دل غمناک را طرب
از عجب دور باش که باشد ز تو عجب
اندر غم فراق تو جانم به لب رسید
تا با تو در وصال تو لب بر نهم به لب
بس شب که تابه روز دلم بی قرار بود
[...]
دستار خوان بود ز دو گز کم به روستا
در وی نهند ده کدوی تر نه بس عجب
لیکن عجب ز خواجه از آن آیدم همی
کو بر کدوی خشک نهد بیست گز قصب
معلوم من نشد که ز احداث روز و شب
با او چه کرد گردش ایام بلعجب؟
در جام او چه کرد جهان زهر یا شکر؟
در دست او چه داد فلک خار یا رطب؟
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.