مرا از عشق تو دستیست بر دل
مرا از دست تو پاییست در گل
مرا از نقطه خالت زده موج
محیط عشق تو در مرکز دل
مرا در عالم دل خسروانند
همه فرهاد آن شیرین شمایل
دگر مردار بویحیی نگردم
اگر گردم بتیغ عشق بسمل
چو تو در رفتن آیی آب چشمم
رود اندر پی تو چند منزل
درین ره چون جرس بردارم آواز
فغان از دل کنم همچون جلاجل
رفیق تست نغمت را بنالد
برین بالاشتر در زیر محمل
تو نزدیک منی من دور از تو
تو با من همنشین من از تو غافل
بتیغ غیرت ای جان بر دلم زن
مرا از غیر خود پیوند بگسل
بزلف خویش قیدم کردی و هست
مرا حل کردن این عقده مشکل
دل مجنون من دیوانه کردار
شد اندر بند آن مسکین سلاسل
چو کوزه آب عشقت خورد آدم
در آن حالت که بودش صورت از گل
باقبال وصالت بنده یی کو
که همچون سیف فرغانیست مقبل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و دردهای ناشی از آن است. شاعر از عشق معشوقش میگوید که بر دلش تأثیر عمیق گذاشته و او را از خود غافل کرده است. او به ناامیدی و طغیان احساساتش در برابر این عشق اشاره میکند و مینویسد که معشوقش نزدیک است ولی او خود را دور از او حس میکند. شاعر همچنین به مسائلی چون غیرت و وابستگی به عشق میپردازد و بیان میکند که چگونه دلش گرفتار این عشق و مشکلات ناشی از آن شده است. در نهایت، او به دنبال وصالی است که احساس میکند شاید دست نیافتنی باشد.
هوش مصنوعی: عشق تو موجب شده که قلبم تحت تأثیر قرار بگیرد و وجود تو باعث شده که نتوانم از مشکلات و موانع فرار کنم.
هوش مصنوعی: محبت تو در جان من به مانند موجی بیپایان در حال حرکت است و من به خاطر نزدیک بودن به تو، همیشه در حال احساس شور و هیجان هستم.
هوش مصنوعی: در دل من همه شاهان و بزرگانی که در دنیا وجود دارند، مانند فرهاد هستند که عاشق شیریناند.
هوش مصنوعی: اگر دوباره به حالت مردهای درنیایم، اگر اینگونه شوم، تنها به خاطر تیزی و شدت عشق خواهد بود.
هوش مصنوعی: وقتی که تو از کنارم می روی، اشکهایم به دنبالت جاری میشود و فاصلهها را طی میکند.
هوش مصنوعی: وقتی در این راه گام برمیدارم، صدای نالهای از دل برمیخیزد که همچون زنگی به صدا درمیآید.
هوش مصنوعی: دوست تو در زیر بار، ندا و صدای تو را به افسردگی و غمگینی میکشد.
هوش مصنوعی: تو به من نزدیک هستی، اما من از تو دورم. تو همواره با من هستی، ولی من از وجود تو غافل هستم.
هوش مصنوعی: ای جان، با احساس غیرت بر دلم حمله کن و مرا از وابستگی به دیگران آزاد کن.
هوش مصنوعی: عشق تو مرا به زنجیر زلف خود بسته و حالا برای من دشوار است که این مشکل را حل کنم.
هوش مصنوعی: دل دیوانهی من به خاطر رفتارهای عشق، گرفتار زنجیرهای آن معشوق بیچاره شد.
هوش مصنوعی: انسان در حالتی که تحت تأثیر عشق تو قرار دارد، همچون کوزهای است که آب عشق را مینوشد، اما در همان لحظه، ظاهری از خاک و گل دارد.
هوش مصنوعی: شاید به خوشاقبالی کسی اشاره دارد که به خاطر عشق و وصال به محبوب، همچون سیف فرغانی، فردی برجسته و خاص است. این فرد میتواند به عنوان نمونهای از اقبال و خوششانسی در عشق و ارتباط با محبوبش به تصویر کشیده شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
الا یا خیمگی! خیمه فروهل
که پیشاهنگ بیرون شد ز منزل
تبیره زن بزد طبل نخستین
شتربانان همیبندند محمل
نماز شام نزدیکست و امشب
[...]
وگر نه کرده بودی چرخ مایل
بدین سان لختکی میل معدل
حرامم بیته بی آلاله و گل
حرامم بیته بی آواز بلبل
حرامم بی اگر بیته نشینم
کشم در پای گلبن ساغر مُل
به علم فلسفه چندین چه نازی
که باشد فلسفی دایم معطل
هزاران گونه مشکل بیش بینم
در آن زلفین مفتول مسلسل
ارکب حل شکل کل یوم
[...]
فلک در سایه پر حواصل
زمین را پر طوطی کرد حاصل
هوا بر سیرت ضحاک ظالم
گزید آئین نوشروان عادل
خزان را با بهار از لعب شطرنج
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.