بگو بدانکه چون من عشق یار من دارد
که پادشاهی خوبان نگار من دارد
ببوی او بگلستان شدم ندیدم هیچ
بغیرلاله که رنگی زیار من دارد
عجب مدار که برگیردم زپشت زمین
بدین صفت که غمش رو بکار من دارد
کسی که در غمش ازچشم خون همی بارید
فراغت از مژه اشکبار من دارد
نساخت خانه بهمسایگی من دولت
چو محنتش وطن اندر جوار من دارد
خدنگ غمزه بهر جانبی همی فگند
مگر که چشمش عزم شکار من دارد
پیام کرد مرا یار و گفت هر مگسی
طمع بلعل لب قند بار من دارد
درین میانه بدست کسی دهد دولت
گل وصال که در پای خار من دارد
اگر هزار گلش بشکفد زهر چمنی
نظر سوی رخ همچون بهار من دارد
براه عشق من امروز سیف فرغانیست
رونده یی که دلی زیر بار من دارد
سحرگهان بمن آورد بوی دوست نسیم
(مگر نسیم سحر بوی یار من دارد)
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عشق و زیباییهای محبوبش سخن میگوید. او بیان میکند که عشق یار، مانند پادشاهی است که زیبایی و ویژگیهای خاصی دارد. شاعر تحت تأثیر این عشق، تمام دنیا را با بوی محبوبش میسنجد و غم و اندوه او را در زندگی حس میکند. او به معضلات و سختیهای ناشی از این عشق اشاره میکند و میگوید که گرچه غم آن طاقتفرساست، اما زیبایی و دلربایی محبوب، او را مجذوب خود کرده است. شاعر در نهایت به شوق و آرزوی وصال یار میپردازد و از احساسات عمیق خود نسبت به او سخن میگوید.
هوش مصنوعی: بگو بدان که من عشق یارم را دارم، که او مانند پادشاهی برای بهترین زیباییهاست.
هوش مصنوعی: با بوی او در گلستان شدم و هیچ چیزی جز لاله را ندییدم که رنگی شبیه به من داشته باشد.
هوش مصنوعی: تعجب نکن که من از زیر زمین به این شکل بیرون بیایم؛ زیرا غم او به کار من مربوط میشود.
هوش مصنوعی: کسی که از شدت اندوهش اشکهایش مانند باران ریزش میکند، به سبب داشتن چشمانی همیشه اشکبار، از من بیخبر است و از غم من آسوده خاطر است.
هوش مصنوعی: دولت و خوشبختی در همسایگی من خانهای نساختهاند، زیرا مشکلات و سختیها در کنار من جای دارند.
هوش مصنوعی: چشمهای زیبا و جذاب او هر کجا که نگرند، حسرت و دلتنگی به همراه میآورند، مگر اینکه آن چشمها به سوی من نشانه بروند و قصد شکار دل مرا داشته باشند.
هوش مصنوعی: دوستم پیامی فرستاد و گفت هر مگسی به دنبال شکری است که من به آن افتخار میکنم.
هوش مصنوعی: در این میان، فردی برگزیده میشود که به او نعمت و خوشبختی وصال (نزدیک شدن) با معشوق داده میشود؛ در حالی که من در میان دشواریها و دردهای خود، تنها به خارهایی که در پایم است، دچارم.
هوش مصنوعی: اگر هزاران گل در یک چمن شکوفه بزنند، باز هم نگاه من به رخسار تو مانند بهار است.
هوش مصنوعی: امروز عشق من در دل سیف فرغانی جاری است؛ او فردی است که قلبی را زیر بار عشق من حمل میکند.
هوش مصنوعی: در صبح زود، نسیمی به من رسید که بوی دوست را به همراه داشت. آیا ممکن است این نسیم صبح، عطر محبوب من را داشته باشد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مگر نسیم سحر بوی یار من دارد
که راحت دل امیدوار من دارد
به پای سرو درافتادهاند لاله و گل
مگر شمایل قد نگار من دارد
نشان راه سلامت ز من مپرس که عشق
[...]
ز عقدهها که فلک نذر کار من دارد
شکفتهام، که غم روزگار من دارد
شود چو محو تماشای یار، داغ شوم
که حیرت آینه را در شمار من دارد
نیافت در چمنم سبزهای که زرد کند
[...]
به جز میی که لب لعل یار من دارد
کدام باده علاج خمار من دارد
به من چه لطف بت میگسار من دارد
که مست خفته و سر در کنار من دارد
روا مدار به خود ناامیدیم که ز تو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.