ای سیم بر زکات تن وجان خویش را
بردار از دلم غم هجران خویش را
تا درنیوفتددل مردم بمشک خط
رو سر بگیر چاه زنخدان خویش را
قومی بزور بازوی مرگ استدند باز
از دست محنت تو گریبان خویش را
گفتم بعقل دوش که ترک ادب بود
کز وصل او بجویم درمان خویش را
او طیره گشت و گفت ترا با ادب چه کار
تو عاشقی فرو مگذار آن خویش را
عیبم مکن اگر زتو بوسی طلب کنم
جمعیت درون پریشان خویش را
صد بوسه آرزو کنی از خویشتن اگر
بینی در آینه لب و دندان خویش را
عاشق شوی تو بر خود اگر هیچ بنگری
در خنده پسته شکر افشان خویش را
گر ماه در کنار تو آید روا مدار
قیمت چرا بری تن چون جان خویش را
در موسم بهار که یاد آورند باز
هر بلبلی هوای گلستان خویش را
در موسم بهار که یاد آوردند باز
هر بلبلی هوای گلستان خویش را
در بوستان نشیندو در حسرت تو سیف
بر گل فشاند اشک چو باران خویش را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات عمیق عاشقانه و غم جدایی اشاره دارد. شاعر از معشوقش میخواهد که غم دوریاش را از دل او برطرف کند و به زیباییهای صورتش اشاره میکند. او درباره درد و رنجهایش از جدایی میگوید و اعتراف میکند که در عشق، ادب و عقل را فراموش کرده است. شاعر این احساسات را با تصاویری از بهار و گلستان و بلبلی که به یاد گلهاست، توصیف میکند و در نهایت، احساس حسرت و اشک را به تصویر میکشد. در کل، شعر به ابراز عشق و درد جدایی میپردازد و زیبایی و ارزش معشوق را نیز برجسته میکند.
هوش مصنوعی: ای زیور وجودم، از من زکات و فدای جان و تن خود را بگیر و غم دوری و جدایی خود را از دل من بردار.
هوش مصنوعی: تا زمانی که دل مردم به من گرایش پیدا نکند، خود را در معرض فریب و وسوسههای بیهوده قرار نده. به زیبایی و جذابیت خود مغرور نشو و مواظب باش که در ورطهی احساسی عمیق و سخت نغلتیدی.
هوش مصنوعی: مردم به شدت در تلاشاند و با زحمت بسیار بر مشکلات خود غلبه میکنند، اما باز هم نمیتوانند از سختیهایی که تو برایشان ایجاد کردهای، رهایی یابند.
هوش مصنوعی: به عقل گفتم که بیاحترامی است اگر بخواهم برای درمان مشکلاتم به وصل او مراجعه کنم.
هوش مصنوعی: او به شدت عصبانی شد و گفت: تو که آدم باادبی هستی، چه نیازی به عشق و علاقه داری؟ خودت را از این عشق رها کن.
هوش مصنوعی: اگر از تو درخواست بوسهای کنم، مرا سرزنش نکن. چون در دل خود آشفتهاحوال هستم و به آرامش نیاز دارم.
هوش مصنوعی: اگر در آینه لبها و دندانهای خود را ببینی، به شکلی زیبا و دلربا آرزوی صد بوسه از خود میکنی.
هوش مصنوعی: اگر به خودت نگاه کنی و عاشق شوی، متوجه میشوی که در لبخند و شادی خودت چقدر شیرینی و زیبایی وجود دارد.
هوش مصنوعی: اگر ماه در کنار تو بیاید، اجازه نده ارزش تو کمتر شود، زیرا تن تو همانند جانت ارزشمند است.
هوش مصنوعی: در فصل بهار، هر بلبل یاد گلستان خود را زنده میکند و به یاد آنجا میافتد.
هوش مصنوعی: در فصل بهار، زمانی که یاد و خاطرهها زنده میشود، هر بلبلی دوباره به یاد باغ و گلستان خودش میافتد.
هوش مصنوعی: در باغ، سیف در حسرت تو اشک میریزد، مانند بارانی که بر گلها میبارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.