اگر دلست به جان میخرد هوای تو را
وگر تن است به دل میکِشد جفای تو را
به یاد روی تو تا زندهام همی گریم
که آب دیده کُشد آتش هوای تو را
کلید هشت بهشت ار به من دهد رضوان
نه مردم اربگذارم درِ سرای تو را
اگر به جان و جهانم دهد رضای تو دست
به ترک هر دو به دست آورم رضای تو را
بگیر دست من افتاده را که در ره عشق
به پای صدق به سر میبرم وفای تو را
چه خواهی از من درویش چون ادا نکند
خراج هر دو جهان نیمهی بهای تو را
برون سلطنت عشق هرچه پیش آید
درون بدان نشود ملتفت گدای تو را
سزد اگر ندهد مهر دیگری در دل
که کس به غیر تو شایسته نیست جای تو را
مرا بلای تو از محنت جهان برهاند
چگونه شکر کنم نعمت بلای تو را
اگرچه رای تو درعشق، کُشتن من بود
برای خویش نکردم خلاف رای تو را
به دست مردم دیده چو سیف فرغانی
به آب چشم بشستیم خاک پای تو را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر در بیان عشق عمیق و وفاداری شاعر به محبوبش است. شاعر میگوید که اگرچه در دلش درد و آتش عشق وجود دارد، اما همیشه به یاد محبوبش گریه میکند. او تأکید میکند که حتی اگر بهشت در اختیارش قرار گیرد، از عشق به محبوبش دست نخواهد کشید. شاعر به صراحت بیان میکند که در عشق، هیچ چیز دیگری برایش ارزش ندارد و از بلای عشق محبوبش به عنوان نعمتی یاد میکند. او در نهایت با تواضع میخواهد که محبوبش دست او را بگیرد و به عشقش راهنمایی کند. این شعر به زیبایی احساسات عمیق انسانی و زیبایی عشق را تصویر میکند.
هوش مصنوعی: اگر دل باشد، جان برای تو آرزو میکند و اگر بدن باشد، به خاطر جفایی که به تو شده، دلی پر از غم میکشد.
هوش مصنوعی: من به یاد روی تو زندهام و مدام اشک میریزم، چرا که اشکهایم آتش اشتیاق به تو را خاموش میکنند.
هوش مصنوعی: اگر رضوان کلید هشت بهشت را به من بدهد، نه مردم را در سرای تو نمیگذارم.
هوش مصنوعی: اگر تمام زندگی و جهانم را به پای رضایت تو بگذارم، با کمال میل حاضر هستم که برای جلب رضایت تو، هر دو را رها کنم.
هوش مصنوعی: دست من را بگیر که بیپناه افتادهام، چون در مسیر عشق با صداقت و وفاداری به تو زندگی میکنم.
هوش مصنوعی: تو از من درویش چه توقعی داری، وقتی که حتی نمیتوانم خراج هر دو جهان را بپردازم، نیمی از ارزش تو هم نیستم.
هوش مصنوعی: عشق سلطنتی دارد که در آن هر چیزی ممکن است رخ دهد و درون آن، هیچ چیز نمیتواند توجه گدای تو را جلب کند.
هوش مصنوعی: اگر کسی در دلش محبت دیگری را نداشته باشد، سزاوار است، زیرا هیچکس جز تو شایستهی جایگاه تو نیست.
هوش مصنوعی: چگونه میتوانم برای نعمت وجود تو و مشکلاتی که به خاطر عشق تو دارم، شکرگزاری کنم در حالی که این مشکلات مرا از رنجهای دنیا نجات میدهد؟
هوش مصنوعی: با وجود اینکه تو تصمیم داشتی که مرا در عشق بکشی، اما برای خودم برخلاف خواستهات عمل نکردم.
هوش مصنوعی: ما مانند سیف فرغانی، با اشک چشمانمان خاک پای تو را شستیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نبرده لذت دیدار دلگشای تو را
غلط به آینه، هر کس کند صفای تو را
به رهگذار تو صید کرشمه هاست دلم
که ناز نرگس لیلی ست، نقش پای تو را
گداخت ناله من، آشنا و بیگانه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.