گنجور

 
۲۸۲۱

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۴

 

... چو زلف سجده کنان پای نازنین تو بوسد

حزین ازین غزلت تازه گشت طرز فغانی

سزد ز سدره فرود آید و زمین تو بوسد

حزین لاهیجی
 
۲۸۲۲

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۵

 

جایی که از سپند نگردد فغان بلند

ما را بود چو شعله آتش زبان بلند ...

... درگلشنی که بانگ صفیرم فکنده شور

بلبل ز خوی گل ننماید فغان بلند

با پستی سپهر نیامد فرو سرم ...

حزین لاهیجی
 
۲۸۲۳

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۳

 

... چگونه بلبل این بوستان بیاساید

فغان که در غم عشق اضطراب دل نگذاشت

خدنگ غمزه نامهربان بیاساید ...

... حزین از آن سگ کو تا برید پیوندم

چو نی نشد ز فغان استخوان بیاساید

حزین لاهیجی
 
۲۸۲۴

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۸

 

... لب فرو بست نی از ناله نفس سوخت سپند

دل بی تاب همان گرم فغان است که بود

لذتی نیست به از رقص به خون غلتیدن ...

حزین لاهیجی
 
۲۸۲۵

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۴۱۲

 

... این دور باش حسن نگهبان چه می کند

بیهوده است بر سر کویت فغان ما

گلبانگ بلبلان به گلستان چه می کند ...

حزین لاهیجی
 
۲۸۲۶

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۴۲۳

 

... گر می رسد به جای سبکبار می رسد

دلتنگی از فغان من ای غنچه لب چرا

یک ناله هم به مرغ گرفتار می رسد ...

حزین لاهیجی
 
۲۸۲۷

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۴۲۶

 

... من گرفتم به قفس تن زنم از دوری گل

چون ننالم که فغانم به گلستان نرسید

نگه عجز عجب قوت تقریری داشت ...

حزین لاهیجی
 
۲۸۲۸

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۴۸۴

 

... سرحلقه سودا زدگانم چه توان کرد

گوشی به فغان دل ناشاد نکردی

پیشت همه تن گرچه زبانم چه توان کرد ...

حزین لاهیجی
 
۲۸۲۹

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۵۲۸

 

... ز بیم نازکی خوی یار نوسفر من

جرس فروشکند در گلو فغانش و لرزد

به احترام نماید عبیر چاک گریبان ...

حزین لاهیجی
 
۲۸۳۰

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۵۷۰

 

... شیون نرود به وصلم از یاد

بلبل نکند فغان فراموش

در دور نگاه فتنه خیزت ...

حزین لاهیجی
 
۲۸۳۱

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۶۲۵

 

... مور اگر رو به من آورد سلیمان کردم

از فغان دل شوریده به منقار مرا

پرده ای بود که پیرایه بستان کردم ...

حزین لاهیجی
 
۲۸۳۲

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۶۵۷

 

... تار و پود کفن و جامه ی احرام کنیم

یار بی رحم و فغان بی اثر اقبال زبون

به چه تدبیر تسلی دل ناکام کنیم ...

حزین لاهیجی
 
۲۸۳۳

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۶۶۴

 

... نیفتدگر برون از پرده دل

فغان تا عرش اعلا می رسانم

چو پیراهن دماغ آشفتگان را ...

حزین لاهیجی
 
۲۸۳۴

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۶۸۷

 

... نفس دزدیده از لعل خموشی می زند خونم

فغان کز ساده لوحی خرقه پوش شهر پندارد

که تهمت بر خط مشکینه پوشی می زند خونم ...

حزین لاهیجی
 
۲۸۳۵

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۷۰۳

 

... به مطرب نیست حاجت چون جرس شوریده مغزان را

فغان خیز است دیوار و در کاشانه خویشم

حزین از گوشه دل پا برون ننهاده ام هرگز ...

حزین لاهیجی
 
۲۸۳۶

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۷۲۱

 

نشد فغان به اثر تا ره جنون نزدم

سخن به نشیه نشد تا نفس به خون نزدم ...

حزین لاهیجی
 
۲۸۳۷

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۷۲۸

 

شد فاش ز گلبرگ لبت راز نهانم

من غیر نی ای نیستم از توست فغانم

جز پرتو رخسار تو ای جان جهان نیست ...

... در راه تو باشد دل و جان نگرانم

کارم همه شب آه و فغان بر سر کوی است

شاید که شبی گوش کنی آه و فغانم

درمیکده عشق حزین نقش دویی نیست ...

حزین لاهیجی
 
۲۸۳۸

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۷۸۵

 

... سینه چاک ز من عشوه پنهان از تو

دل ناقوس فغانت چه خروشید حزین

که خراشید دل گبر و مسلمان از تو

حزین لاهیجی
 
۲۸۳۹

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۸۲۱

 

... باید ز تو آموخت حزین رشک محبت

لبریز فغان بودی و فریاد نکردی

حزین لاهیجی
 
۲۸۴۰

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۸۴۶

 

... رگ جان بی توام پیوند زنار است پنداری

ز مضراب غم نامهربان شوخی فغان سازم

به شیون هر سر مویم رگ تار است پنداری ...

حزین لاهیجی
 
 
۱
۱۴۰
۱۴۱
۱۴۲
۱۴۳
۱۴۴
۱۸۰