گنجور

 
۲۴۶۱

قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۶

 

... درد خمار را به ازین کس دوا نکرد

بر گوش کس نخورد فغانم ز بی کسی

تا بر نخورد همنفسی نی صدا نکرد ...

قدسی مشهدی
 
۲۴۶۲

قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۹

 

... که نقش پای تو شاید به روی من ماند

به گوش گل نکند جا فغانت ای بلبل

حدیث شوق تو با گفتگوی من ماند ...

قدسی مشهدی
 
۲۴۶۳

قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۷

 

... آشنارویی ما بر همه روشن باشد

از پی ناقه فغان جرسم برد از هوش

ناله دل نرم کند گرچه ز آهن باشد ...

قدسی مشهدی
 
۲۴۶۴

قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۸

 

... چو شمعم آتش غیرت در استخوان افتاد

فغان بی اثر از طاق دل اسیر ترا

چو شاخ بی ثمر از چشم باغبان افتاد ...

قدسی مشهدی
 
۲۴۶۵

قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۲

 

... ز تاب آتش دل خون نمانده در دیده

فغان که جام مرا رشحه فراغ نماند

چو دل به دامن زلف تو دست زد قدسی ...

قدسی مشهدی
 
۲۴۶۶

قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۳

 

... نمی بندم به گردن حرز شاید در بلا افتم

فغانم زنده دارد ناله مرغان گلشن را

مزار بلبلان گردد چمن گر از نوا افتم ...

قدسی مشهدی
 
۲۴۶۷

قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۶

 

... ازین ملال غریبی که در وطن دارم

به هر کجا که تو باشی فغان من آنجاست

اگرچه در قفسم ناله در چمن دارم ...

قدسی مشهدی
 
۲۴۶۸

قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۷

 

... لرزد چو جرس بر سر هر ناله مرا دل

گویا که به غمهای تو پیوسته فغانم

گر بر ورق دل نهم انگشت ز گرمی ...

قدسی مشهدی
 
۲۴۶۹

قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۸

 

شود هر موی بر تن شعله گر پاس فغان دارم

من این فواره آتش ز مردم چون نهان دارم ...

قدسی مشهدی
 
۲۴۷۰

قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۳۹۷

 

تا شد زبان گره چو جرس بر فغان زدیم

گویا برای ناله گره بر زبان زدیم ...

قدسی مشهدی
 
۲۴۷۱

قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۴۱۵

 

... هر ناله کز برای تو باشد توان شناخت

یا رب مباد گوش کسی بر فغان من

سررشته محبت اگر آیدم به دست ...

قدسی مشهدی
 
۲۴۷۲

قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۴۵۶

 

... ورنه گل را کی پسند افتد نوای چون منی

تا دم مردن فغانم در هوای یک گل است

نیستم بلبل که باشم هر نفس در گلشنی ...

قدسی مشهدی
 
۲۴۷۳

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۲۵۷

 

... ای اشک خدای را نقاب تو چه شد

ای دل چه فغان کنی شکیب تو که برد

ای دیده تو هم مجوش خواب تو چه شد

قدسی مشهدی
 
۲۴۷۴

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۲۵۹

 

قدسی دل طاقت آفرین تو چه شد

مردی ز فغان صوت حزین تو چه شد

رسوا کردی مرا میان مردم ...

قدسی مشهدی
 
۲۴۷۵

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۵۳۹

 

... پر سوز غم است داستانم مشنو

نازک دلی ای صنم فغانم مشنو

قدسی مشهدی
 
۲۴۷۶

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۶۳۲

 

شد نغمه وبال از فغانم بر نی

می سوزد ازین واسطه جانم بر نی ...

قدسی مشهدی
 
۲۴۷۷

قدسی مشهدی » مثنوی‌ها » شمارهٔ ۲۲ - صدای سروش برای ثناگستری چمن کشمیر

 

... چه خاموشی چمن را گوش کر نیست

فغان عندلیبان بی اثر نیست

محیط جسم را نطق است گوهر ...

قدسی مشهدی
 
۲۴۷۸

قدسی مشهدی » مثنوی‌ها » شمارهٔ ۳۰ - در وصف ناتوانی و بیماری

 

مسلمانان فغان زین ناتوانی

که دارد در گمانم زندگانی ...

قدسی مشهدی
 
۲۴۷۹

قدسی مشهدی » ساقی‌نامه » بخش ۱۴

 

... چو نی پوستش خشک بر استخوان

ز تحریک باد نفس در فغان

ز تحریک گیسو تنش دردناک ...

قدسی مشهدی
 
۲۴۸۰

قدسی مشهدی » ساقی‌نامه » بخش ۲۲

 

... به بی دردی خود چه درمان کنی

که بی سینه چاک افغان کنی

درین انجمن آن شود تیره رو ...

... بود نیش او بیشتر صعب ناک

فغان ضعیفان به ظاهر نکوست

نشاید رگ چنگ در زیر پوست ...

قدسی مشهدی
 
 
۱
۱۲۲
۱۲۳
۱۲۴
۱۲۵
۱۲۶
۱۸۰