گنجور

 
 
 
باباافضل کاشانی

اندوه تو دلشاد کند هر جان را

کفر تو دهد تازگی ای ایمان را

دل راحت وصل تو مبیناد دمی

با درد تو گر طلب کند درمان را

صغیر اصفهانی

ای مظهر کل هویت یزدان را

ای مهر تو گوهر صدف ایمان را

از چنگ سگ نفس رها ساز مرا

آنسان که ز شیر حضرت سلمان را

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه