کسی کز کار قلاشی برو بعضی عیان گردد
گمان او یقین گردد یقین او گمان گردد
نشانی باشد آنکس را در آن دیده که هر ساعت
نشان بینشانی را نشان او نشان گردد
به گاه دیدن از دیدن به گاه گفتن از گفتن
چو کوران بیبصر گردد چو گنگان بیزبان گردد
نهان گردد ز هر وضعی که بود آمد چه بود او را
پس آنگه از نهان گشتن بر او وضعی عیان گردد
چنان گردد حقیقت او که وصف خلق نپذیرد
به پشت خاک هامون همچو پروین آسمان گردد
اگر معروف و مشکورست در راه دل و دیده
ز معروفی و مشکوری به مهجوری نهان گردد
اگر پابست سر گردد و گر دیده بصر گردد
سنایی وار در میدان همه ذاتش زبان گردد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی انسانهایی است که به خاطر رفتارهای ناشایستشان، در نظر دیگران تغییر میکنند. گوینده به این موضوع اشاره دارد که شک و تردید دربارهی یک فرد، میتواند یقین و باورهای دیگران را تحت تأثیر قرار دهد. از طرفی، انسانها در ارتباطات خود، مثل کوران و گنگان، به بیخبر بودن از حقایق دچار میشوند. در نهایت، فردی که به نوعی از حقیقت خود پنهان میشود، میتواند به گونهای برای دیگران شناخته شود که هیچ نام یا وصفی نتواند او را به درستی توصیف کند. اگر فردی مشهور یا محبوب باشد، ممکن است در عین حال به فراموشی بسپارد. در نهایت، شاعر به مفهوم وجود و حقیقت انسان میپردازد که در میدان زندگی خود، همچون زبان و گفتاری روشن میشود.
هوش مصنوعی: کسی که از کار بیتوجهی و سهلانگاریاش، برخی مسائل برای دیگران آشکار شود، آنچه را که در دل دارد به یقین تبدیل میکند و آنچه را که یقین داشته، ممکن است برای او شک و تردید بیافریند.
هوش مصنوعی: آن کسی که در چشمانش نشانهای از عشق و محبت وجود دارد، بهطوریکه هر ساعت نشانهای از بینشانی و غم را در خود نمایان میکند، به واقع نشان از حال و احوال اوست.
هوش مصنوعی: هنگام مشاهده، انسان به خاطر دیدن و در زمان سخن گفتن، به خاطر گفتن درک خود را از دست میدهد. مانند افرادی که هیچ چیزی نمیبینند یا نمیتوانند صحبت کنند.
هوش مصنوعی: آنچه که در ابتدا پنهان بود، به نوعی که قبلاً وجود داشت، دیگر بیخبر میشود. سپس پس از فرار از پنهانی، وضعیتی مشخص و آشکار بر او نمایان میشود.
هوش مصنوعی: حقیقت او به قدری والا و بینظیر است که هیچ وصفی نمیتواند آن را بیان کند؛ همانطور که پروین در آسمان، فراتر از محدودیتهای زمینی ظاهر میشود.
هوش مصنوعی: اگر در مسیر عشق و احساسات، معروف و شکرگزار باشید، این معروف و شکرگزاری ممکن است در دوری و جدایی پنهان شود.
هوش مصنوعی: اگر انسان با خود و دنیای درونیاش ارتباط صحیحی برقرار کند و چشمش باز شود، همچون سنایی شاعر بزرگ، میتواند در عرصه زندگی به شناخت عمیقتری برسد و هر آنچه را که هست، به زبان بیاورد و بیان کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دل ناشاد من شاید که روزی شادمان گردد
ولی مشکل که آن نامهر هرگز مهربان گردد
مرا گر شادی ای در دل رسد ناگه بدان ماند
که درشهری غریبی آیدوبی خانمان گردد
چنین که امروز زان بدخو بلا انگیز میبینم
[...]
سپاهان رابهریک چنددولتها جوان گردد
هوایش عنبر افشاند،زمینش گلستان گردد
زخارستان اندوهش گل عشرت ببار آید
درودیوارش از شادی بهشت جاودان گردد
هواهایی ز دلگیری چورای دشمنان تیره
[...]
سپهر هفتمین کانجا بسی برج روان گردد
به هر برجی خیالی ده که خورشید روان گردد
چه شکل است آن ز بهر کشتن خلقی بنامیزد
گه از دزدیده بنماید گه از شوخی نهان گردد
ز حسن خود چه در سر می کنی باد، ای درخت گل
[...]
زفیض عشق دلهای مخالف مهربان گردد
زآتش رشته های شمع با هم یکزبان گردد
زکوه غم مترسان سینه دریادل ما را
که این بار گران برکشتی ما بادبان گردد
تماشای رخش بی پرده از چشم که می آید؟
[...]
ز پرگویی زبان کس را وبال دین و جان گردد
سخن گر بر زبان یک نقطه افزاید زیان گردد
امانت دار حرف خود، مگردان ساده لوحان را
نفس در خانه آیینه، نتواند نهان گردد
چنان جمعیت خاطر بود در عالم وحدت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.