گنجور

 
سنایی

ایا کشیخان بد اصل ای سه بوسش

علی نامی دریغ این نام بر تو

ز هر خلقی که ایزد آفریدست

بتر سگ دم و از سگ دم بتر تو

ترا ز جملهٔ اهل نشابور

پدر ننگ آمد و ننگ پدر تو

مرا سعد علی نانی همی داد

نگنجید آن سخا و فضل در تو

به دونی منقطع کردی تو آن چیز

که لعنت باد و نفرین باد بر تو

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
انوری

ندارد مجلس ما بی‌تو نوری

اگرچه نیست مجلس درخور تو

چه فرمایی چه گویی مصلحت چیست

تو آیی نزد ما یا ما بر تو

سلیمی جرونی

از آن رفتم نشستم برتر تو

که گردم هر نفس گرد سر تو

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه