گنجور

 
سنایی

ای به راه عشق خوبان گام بر میخواره زن

نور معنی را ز دعوی در میان زنار زن

بر سر کوی خرابات از تن معشوق هست

صدهزاران بوسه بر خاک در خمار زن

قیل و قال لایجوز از کوی دل بیرون گذار

بر در همت ز هستی پس قوی مسمار زن

تا تویی با تو نیایی خویشتن رنجه مدار

بر در نادیده معنی خیمهٔ اسرار زن

نوش شهد از پیش آن در زهر قاتل بار کن

طمع از روی حقیقت پیش زهر مار زن

چون به نامحرم رسی بدروز و کافر رنگ باش

بر طراز رنگ ظاهر نام را طرار زن

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
سنایی

چون در معشوق کوبی حلقه عاشق‌وار زن

چون در بتخانه جویی چنگ در زنار زن

مستی و دیوانگی و عاشقی را جمع کن

هر سه را بر دار کن وز کوی معنی دار زن

گوهر بیضات باید خدمت دریا گزین

[...]

مشاهدهٔ ۶ مورد هم آهنگ دیگر از سنایی
سوزنی سمرقندی

ای پسر ریش آوریدی گل کش و دیوار زن

باد سرد از درد ریش آورد کی دیوار زن

گاه بی ریشیت گنتم دست بر دیوار نه

ممرا گفتی رو ای غرزن سر دیوار زن

پار بر من لاف پریشی زدی و خوش زدی

[...]

مولانا

مطربا بردار چنگ و لحن موسیقار زن

آتش از جرمم بیار و اندر استغفار زن

ای کلیم عشق بر فرعون هستی حمله بر

بر سر او تو عصای محو موسی وار زن

عقل از بهر هوس‌ها دارداری می کند

[...]

جهان ملک خاتون

باد نوروزی برآمد خیمه بر گلزار زن

دست دل در بوستان در دامن دلدار زن

بوی خیری و بنفشه می دهد در بوستان

بلبل شوریده بر گل ناله های زار زن

باغبانا گوش دل بر عندلیب عشق کن

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه