الحق نه دروغ سخت زارم
تا فتنهٔ آن بت عیارم
من پار شراب وصل خوردم
امسال هنوز در خمارم
صاحب سر درد و رنج گشتم
تا با غم عشق یار غارم
قتالترین دلبرانست
قلاشترین روزگارم
وز درد فراق و رنج هجرش
از دیده و دل در آب و نارم
با حسن و جمال یار جفتست
با درد و خیال و رنج یارم
با آتش عشق سوزناکش
بنگر که همیشه سازگارم
گر منزل عشق او درازست
شکر ایزد را که من سوارم
در شادی عشق او همیشه
من بر سر گنج صدهزارم
منگر تو بتا بدانکه امروز
چون موی تو هست روزگارم
فردا صنما به دولت تو
گردد چو رخ تو خوب کارم
یک راه تو باش دستگیرم
یک روز تو باش غمگسارم
تا چند سنایی نوان را
چون خر به زنخ فرو گذارم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات عمیق عاشقانه و رنج ناشی از دوری و فراق معشوق میپردازد. شاعر از خمار عشق و شوق وصال صحبت میکند و ابراز میکند که با وجود درد و رنجهای ناشی از عشق، باز هم به آن عشق پایبند است. او در توصیف معشوقش از زیبایی و جذابیت سخن میگوید و در عین حال از وضعیت دشوار خود در اثر فراق و هجران گلایه میکند. همچنین، امید دارد که روزی معشوق به او محبت کند و او را از غمها نجات دهد. در نهایت، شاعر به عشق و آرزوهایش اشاره میکند و میگوید که حتی در مشکلات نیز از عشق خود دست نمیکشد.
هوش مصنوعی: واقعاً نه دروغ، من به شدت نگران هستم تا اینکه آن معشوقهی دلربا به فتنهام بیندازد.
هوش مصنوعی: من امسال شراب محبت وصال را نوشیدم، اما هنوز در حالت سرمستی و مستی آن هستم.
هوش مصنوعی: من به خاطر درد و رنجی که دارم، به جایی رسیدهام که در کنار غم عشق، دیگر نمیتوانم بود.
هوش مصنوعی: دلبرانی که برایم جاذبه دارند، در این روزهای سخت و پرچالش، بسیار حماسهآفرین و دلنشین هستند.
هوش مصنوعی: از درد جدایی و رنج دوری او، چشمانم و دل من در آتش و آب میسوزد.
هوش مصنوعی: زیبایی و جذابیت محبوبم در کنار درد و خیال و رنجی است که به خاطر او تجربه میکنم.
هوش مصنوعی: به شعلههای سوزان عشق نگاه کن و ببین که من همیشه با آن سازگار و هماهنگ هستم.
هوش مصنوعی: اگر مسیر عشق او طولانی باشد، سپاس خدا را که من در این مسیر هستم.
هوش مصنوعی: در خوشی عشق او همیشه مثل کسی هستم که روی یک گنجینه بزرگ نشسته است.
هوش مصنوعی: نگاه نکن به من ای زیبا، چرا که امروز حال و روزم مانند موی توست.
هوش مصنوعی: فردا عزیزم، با زیبایی تو همه کارهایم درست میشود.
هوش مصنوعی: یک روزی میرسد که تو میتوانی به کمکم بیایی و راهنماییم کنی، و روزی دیگر هم تو میتوانی در زمانهای سخت و غمگین، تسلایی برای من باشی.
هوش مصنوعی: چقدر باید به این افراد نادان و بیفهم که مانند الاغ هستند، بیتوجهی کنم و آنها را نادیده بگیرم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای بار خدای و کردگارم
من فضل تو را سپاس دارم
زیرا که به روزگار پیری
جز شکر تو نیست غمگسارم
جز گفتن شعر زهد و طاعت
[...]
از خواجه مظفر کریوه
امروز هزار شکر دارم
غافل نیم و یکان یکان من
بر خود شب و روز می شمارم
سر جمله آن به طبع و خاطر
[...]
می ده پسرا که در خمارم
آزردهٔ جور روزگارم
تا من بزیم پیاله بادا
بر دست زیار یادگارم
می رنگ کند به جامم اندر
[...]
سودا زده فراق یارم
بازیچه دست روزگارم
ناچیده گلی ز گلبن وصل
صد گونه نهاده هجر خارم
بی آنکه شراب وصل خوردم
[...]
زان دو لب چون عقیق یارم
از دیده همی عقیق بارم
کارست مرا عقیق باری
تا عشق عقیق اوست کارم
کردست سرشک من عقیقین
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.