تا جهان باشد نخواهم در جهان هجران عشق
عاشقم بر عشق و هرگز نشکنم پیمان عشق
تا حدیث عاشقی و عشق باشد در جهان
نام من بادا نوشته بر سر دیوان عشق
خط قلاشی چو عشق نیکوان بر من کشند
شرط باشد برنهم سر بر خط فرمان عشق
در میان عشق حالی دارم اردانی چنانک
جان برافشانم همی از خرمی بر جان عشق
در خم چوگان زلف دلبران انداخت دل
هر که با خوبان سواری کرد در میدان عشق
من درین میدان سواری کردهام تا لاجرم
کردهام دل همچو گوی اندر خم چوگان عشق
در جهان برهان خوبی شد بت دلدار من
تا شد او برهان خوبی من شدم برهان عشق
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر عشق و پیوند عمیق شاعر با مفهوم عشق است. شاعر اعلام میکند که تا زمانی که عشق و عاشقی در جهان وجود دارد، او به عشق پایبند خواهد بود و پیمان خود را نشکسته، همچنین نامش در دیوان عشق ثبت خواهد شد. او از خاطر عشق و زیبایی معشوقش خوشنود است و جان خود را برای عشق فدای میکند. شاعر همچنین به بازی چوگان عشق اشاره میکند و میگوید که در این میدان عاشقی، دلش به مانند گوی در حرکت است. در نهایت، او عشق خود را به عنوان بهترین و برترین زیبایی معرفی میکند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که دنیا وجود دارد، هرگز از عشق دور نخواهم شد. من عاشق عشق هستم و هرگز توافق و عهد خود را نسبت به عشق نخواهم شکست.
هوش مصنوعی: تا وقتی که داستان عاشقی و عشق در دنیا وجود دارد، نام من باید بر روی کتابهای عشق ثبت شود.
هوش مصنوعی: اگر کسی با عشق زیبا همچون خط قلاشی بر من خط بکشد، باید قید کنم که باید تسلیم دستور عشق شوم و سرم را به احترام این خط خم کنم.
هوش مصنوعی: در دنیای عشق حالتی دارم که میتوانم جانم را از شادی و خوشحالی به خاطر عشق، فدای آن کنم.
هوش مصنوعی: در میدان عشق، هر کسی که با معشوقان همراه شده، دلش در دام زلفهای آنها گرفتار شده است.
هوش مصنوعی: من در این عرصه عشق تجربهای کسب کردهام که قلبم مانند گوی در چنگال چوبدستی عشق میچرخد و به هر سو میرود.
هوش مصنوعی: در دنیا، دلیل خوبی و زیبایی برای من، معشوقم شده است و وقتی که او دلیل زیبایی است، من هم دلیل عشق شدهام.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
از نقاب سنگ تابد شعله عریان عشق
پرده چون پوشد کسی بر سوزش پنهان عشق؟
در کف موجی فتد هر خشت یونان خرد
از تنور دل برآرد جوش چون طوفان عشق
صبر و طاقت راکه پشت عقل بر کوه است ازو
[...]
بس که بنشسته تا پر بر تنم پیکان عشق
طایر پران شدم از ناوک پران عشق
نوح را کشتی شکست از لطمهٔ توفان عشق
کس نیامد بر کنار از بحر بیپایان عشق
نعرهٔ منصورت از هر مو به سر خواهد زدن
[...]
گفت شاه تشنهکامان بر سر میدان عشق
بر سر بازار جانبازان منم سلطان عشق
وه چه خوش لذت بود در باده رخشان عشق
بس که بنشسته است تا پر بر تنم پیکان عشق
طایر پران شدم از طایر پران عشق
[...]
هست این کون و مکان گوی خم چوگان عشق
الله الله از دل عاشق که شد میدان عشق
چشم دل گر بر گشایندت بمیدان وجود
اندر این میدان نخواهی دید جز جولان عشق
آنکه جوید عشق را پایان گه آغاز حشر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.