ای ازل دایه بوده جان ترا
وی خرد مایه داده کان ترا
ای جهان کرده آستین پر جان
از پی نثر آستان ترا
سالها بهر انس روحالقدس
بلبلی کرده بوستان ترا
شسته از آب زندگانی روح
از پی فتنه ارغوان ترا
کرده ایزد ز کارخانهٔ عقل
سیرت و خوی و طبع و سان ترا
تیرهای یقین به شاگردی
چون کمان بوده مر گمان ترا
کرده بر روی آفتاب فلک
نقش دستان و داستان ترا
نور روی از سیاهی مویت
کرده معزول پاسبان ترا
از برای خمار مستانت
نوش دان کرده بوسهدان ترا
از برون تن تو بتوان دید
از لطیفی درون جان ترا
پرده داری به داد گویی طبع
از پی مغز استخوان ترا
از نحیفی همی نبیند هیچ
چشم سر صورت دهان ترا
از لطیفی همی نیابد باز
چشم سر سیرت نهان ترا
در میانست هر کرا هستیست
از پی نیستی میان ترا
هیچ باکی مدار گر زه نیست
آن کمان شکل ابروان ترا
زان که تیر فلک همی هر دم
زه کند در ثنا کمان ترا
تا چسان دو لبت رها کرده
ناتوان نرگس توان ترا
زان دو تا عیسی و دو تا بیمار
شرم ناید همی روان ترا
از پی چه معالجت نکنند
آن دو عیسی دو ناتوان ترا
ای وفا همعنان عنای ترا
وی بقا همنشین نشان ترا
نافرید آفریدگار مگر
جز زیان مرا زبان ترا
چند زیر لبم دهی دشنام
تا ببندم میان زیان ترا
می بدان آریم که برخیزم
بوسه باران کنم لبان ترا
به بیمم دهی به زخم سنان
کی گذارم بدین عنان ترا
تو سنان تیز کن از دل و چشم
شد سنایی سپر سنان ترا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر، با استفاده از تمثیلها و تصاویری زیبا، به توصیف روح و جان انسان میپردازد. شاعر از دایه و پرورش روح و خرد سخن میگوید و به چگونگی شکلگیری صفات انسانی از سوی خداوند اشاره میکند. او به ارتباط عمیق بین درون و برون انسان پرداخته و از لطافتها و ظرافتهای روحی و احساسی سخن میگوید. همچنین، به عشق و زیباییهای دنیای عاشقی و دغدغههای آن اشاره میکند. در نهایت، شاعر از درد و رنجهای ناشی از جدایی و عشق صحبت میکند و به مفاهیم وفاداری، بقا و زخمهایی که عشق به انسان میزند، میپردازد.
هوش مصنوعی: ای خداوندی که از آغاز، مایه وجود و حیات من هستی، تو به من عقل و دانایی بخشیدهای تا روح من پرورش یابد.
هوش مصنوعی: ای دنیا، تو آستینت را پر از زندگی کردهای تا به دنبال مقام و مرتبهات باشی.
هوش مصنوعی: سالیان دراز برای نزدیکی به روحالقدس، بلبل به گلزار تو زیبایی بخشیده است.
هوش مصنوعی: روح تو از آب زندگی پاک شده و به دنبال فتنهای به رنگ ارغوان است.
هوش مصنوعی: خداوند تو را از موادهٔ عقل و شخصیت و رفتار و سرشت ساخته است.
هوش مصنوعی: تیرهای یقین مانند کمانی هستند که گمان تو را هدف میگیرند و به آن آسیب میزنند.
هوش مصنوعی: آسمان، داستان و دست به کار تو را بر روی خورشید به تصویر کشیده است.
هوش مصنوعی: نور چهرهات باعث شده نگهبان تاریکی مویت از کار بیفتد.
هوش مصنوعی: برای سرمستی و شوقی که از عشق تو دارم، بوسهام را به یاد تو آماده کردهام.
هوش مصنوعی: از بیرون، میتوان زیبایی وجود تو را دید که ناشی از لطافت و شفافیت درون جان توست.
هوش مصنوعی: این جمله به نوعی به این معنی اشاره دارد که در دل و در عمق وجود، احساسات و افکار واقعی ما ممکن است تحت تأثیر فشارها و شرایط بیرونی قرار بگیرند. گویی که پشت پردهای از ظاهر، خواستهها و نیازهای واقعی ما نهفته است و ما باید آنها را شناسایی کنیم.
هوش مصنوعی: چشم هیچ کسی نمیتواند زیبایی صورت و لبهات را ببیند که تو چقدر ظریف و نازک هستی.
هوش مصنوعی: از ظرافت و زیبایی تو، چشم سر نمیتواند بهدرستی تو را بشناسد، چون باطن و شخصیت تو پنهان است.
هوش مصنوعی: هر کسی که وجود و هستی دارد، در درون خود نیز چیزی از عدم و نیستی دارد که او را دنبال میکند و در او حضور دارد.
هوش مصنوعی: نگران نباش، حتی اگر نشانی از وجود نباشد، زیبایی و جذابیت ابروهای تو همچنان پررنگ است.
هوش مصنوعی: از آنجا که تیرهای آسمان هر لحظه به سوی تو پرتاب میشود تا تو را ستایش کند.
هوش مصنوعی: چگونه میتوانم به تو فکر نکنم وقتی که نرگس از تو دور شده و خود را ضعیف و ناتوان میبیند؟
هوش مصنوعی: از دو شخصیت عیسی و دو بیمار، تو نباید از روح خود شرمنده شوی.
هوش مصنوعی: شاید در تلاش برای بهبود حال تو هستند، اما نمیتوانند به تو کمک کنند.
هوش مصنوعی: ای وفا، تو همواره همراه ای و در کنار تو باقیام که نشان تو را با خود دارم.
هوش مصنوعی: آیا خداوندی که مرا خلق کرده است، جز ضرر رساندن به من کار دیگری ندارد؟
هوش مصنوعی: چند بار میخواهی به من توهین کنی تا من دست از آسیب رساندن به تو بردارم؟
هوش مصنوعی: در صورتی که بیدار شوم، تصمیم دارم لبانت را با بوسهها پوشانده و شاداب کنم.
هوش مصنوعی: این بیت به احساس نگرانی و درد اشاره دارد. گویا فردی در موقعیتی دشوار قرار دارد و در پی دلگرمی و یاری از دیگری است. او به نوعی از دیگری میخواهد که در شرایط سخت به او کمک کند و اجازه ندهد که زخمها و دردهایش او را از مسیرش منحرف کنند.
هوش مصنوعی: سلاح خود را تیز کن و با دل و چشمانت آماده باش، زیرا سنایی به عنوان سپری برای سلاح توست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر نگه دارد آن امانت را
بیند اندر خود او دیانت را
علم بالست مرغ جانت را
بر سپهر او برد روانت را
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.