چندان فتاد ما را، کار از شراب خوردن
کز شوق آن ندارم، پروای آب خوردن
بر یاد روی خوبان، می میخوریم والحق
ذوقی تمام دارد، بر گل شراب خوردن
ترکان چشم مستت، آوردهاند رسمی
از خون شراب دادن، وز دل کباب خوردن
از مستی صبوحی، قطعا نمیتوانم
یک جام می چو عیسی، با آفتاب خوردن
می را حساب فردا، خواهند کرد و خواهم
ز امروز تا به فردا، می بی حساب خوردن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و شوق به شراب و زیبایی است. شاعر بیان میکند که از نوشیدن شراب لذت میبرد و به خاطر یاد معشوق خود، حتی به آب خوردن هم فکر نمیکند. او میگوید که چشمهای معشوقش او را به مستی کشانده و او از این حال لذت میبرد. همچنین به این نکته اشاره میکند که نمیتواند از مینوشی دست بکشد و از حال و هوای مستی و شادابی نمیتوان چشمپوشی کرد. در نهایت، بر این باور است که لذت امروز را بدون نگرانی از فردا باید تجربه کرد.
هوش مصنوعی: من به قدری غرق در شوق و ذوق هستم که دیگر حتی به نوشیدن آب هم اهمیت نمیدهم و فقط در فکر خوشحالی ناشی از نوشیدن شراب هستم.
هوش مصنوعی: به یاد چهرههای زیبا، شراب مینوشیم و واقعاً لذت بینظیری دارد که روی گل شراب بنوشیم.
هوش مصنوعی: چشمهای زیبا و مست تو، عادت و رسمی دارند که در آن از خون شراب مینوشند و از دل سوزان لذت میبرند.
هوش مصنوعی: از سر مستی صبحگاهی، به هیچ وجه نمیتوانم یک جام شراب مانند عیسی با تابش آفتاب بنوشم.
هوش مصنوعی: آنها شراب را برای فردا حساب خواهند کرد و من از امروز تا فردا بیحساب شراب مینوشم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
با ما نساخت آخر ذوق شراب خوردن
چون میوه زرد گشتیم از آفتاب خوردن
مستست طبع خود سر از کسب خلق بگذر
تا کم کند جنونت می با گلاب خوردن
گر محرمی برونآ از تشنهکامی حرص
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.