سودی به ره عشق ز تدبیر نباشد
یک کار نکردیم که تقصیر نباشد
بی زلف تو آرام به فردوس ندارم
جایی نتوان بود که زنجیر نباشد
در هر نفسی رنگ دگر برکند این باغ
با غنچه بگویید که دلگیر نباشد
آیینه به کف گیر که از رشک بمیریم
در کشتن ما حاجت شمشیر نباشد
افسوس جوانی، که خرد هر که ستوری
پرسد ز فروشنده که این پیر نباشد!
معشوق جوان را چه غم عاشق پیر است
نقصان شکر نیست اگر شیر نباشد
فریاد سلیم از ستم او که ندارم
یک شکوه که چون گریه گلوگیر نباشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان عواطف و احساسات عاشقانه و دردناک شاعر میپردازد. شاعر به این نکته اشاره میکند که در عشق تدبیر و حسابگری معنا ندارد و هر اقدامی که انجام دهیم، ممکن است کموبیش ناتوانی ما را نشان دهد. او از دوری معشوق و نبود زلف او به آرامش نمیرسد و تأکید میکند که در هر لحظه، تغییراتی در احساساتش رخ میدهد. شاعر، عشق را با زنجیری به تصویر میکشد که فرد را در بند نگه میدارد و از گزراندن جوانی بدون توجه به رنجها و مشکلات صحبت میکند. او همچنین به حسادت و رنج ناشی از عشق اشاره میکند و در نهایت، به عدم وجود یک شکوه واقعی از معشوق پرداخته و حسرت جوانی را برمیشمارد.
هوش مصنوعی: در عشق هیچ سودی به تدبیر و فکر انسان نمیرسد، زیرا هر کاری که انجام میدهیم، نقص و اشتباهی در آن وجود دارد.
هوش مصنوعی: بدون موهای تو، هیچ آرامشی در بهشت برای من وجود ندارد. نمیتوان جایی یافت که در آن زنجیری نداشته باشم.
هوش مصنوعی: در هر لحظه، این باغ با گلهایش رنگ و بویی تازه به خود میگیرد. به بقیه بگویید که غمگین نباشند.
هوش مصنوعی: در دست آیینهای داشته باش که با آن به خود بنگریم و از حسادت بمیریم؛ در این حال، نیازی به شمشیر برای کشتن ما نیست.
هوش مصنوعی: متأسفانه، جوانی و زندگی پر از شور و نشاط به سرعت سپری میشود. هر کسی که به دنبال حکمت و تجربه است، باید به دقت دربارهٔ زندگی و زمان خود بیندیشد و از آن بهرهبرداری کند، زیرا پیری و گذر عمر ناگزیر است و نباید به سادگی از کنار آن گذشت.
هوش مصنوعی: عاشق پیر برای معشوق جوان اهمیتی ندارد و او دلیلی برای نگرانی ندارد. مانند این است که اگر شکر نباشد، برای شیر چه نیازی به آن است؟
هوش مصنوعی: سلیم به شدت از ظلم او ناله و فریاد میکند، اما نمیتوانم شکایتی کنم، چون گریهام طوری نیست که در گلو بماند و خفهام کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شاهی که بر او هیچ ملک چیر نباشد
شاهی که شکارش به جز از شیر نباشد
یک نیمهٔ گیتی ستد و سیر نباشد
تا نیمهٔ دیگر بگرد دیر نباشد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.