تویی که تیغ چو آب تو کشته آتش را
به زهر چشم، عتاب تو کشته آتش را
ز باد، آتش اگرچه همیشه زنده شود
نسیم طرف نقاب تو کشته آتش را
به خون گرم گر آلوده است نیست عجب
به تیغ موجب شراب تو کشته آتش را
به سوختن بردم عشق، خوش تماشایی ست
به جرم این که کباب تو کشته آتش را
مجال لاف زبان آوری به شعله نداد
سلیم، طبع چو آب تو کشته آتش را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی قدرت و تاثیر عاطفی عشق و زیبایی است. شاعر به توصیف نحوهی تأثیر عشق بر آتش و شعله میپردازد و به نوعی عشق را به عنوان عاملی که میتواند حتی آتش را هم خاموش کند، معرفی میکند. او از زهر چشم و تیغ معشوق سخن میگوید که با وجود خطرناک بودن، هنوز جاذبهاش باعث سوزش و سوختن عاشق میشود. در نهایت، شاعر به زیبایی و جذابیت عشق اشاره میکند که او را به کبابی تبدیل میکند و وی را در این سوختن خوشحال میسازد.
هوش مصنوعی: تو کسی هستی که با قدرت و نفوذ خود، دشمنان را به راحتی از پای درآوری و با نگاه تند و عتابآمیزت، آتش هر نفاق و دشمنی را خاموش کنی.
هوش مصنوعی: گرچه آتش نمیمیرد و با وزش باد همچنان زنده میماند، نسیم ملایم که از سمت چهره تو میوزد میتواند آتش را خاموش کند.
هوش مصنوعی: اگر به خون گرم آغشته شده، عجیب نیست؛ چراکه با تیغ تو، آتش را به شراب تبدیل کردهام و آن را کشتهام.
هوش مصنوعی: عشق من باعث شد که به سوختن بروم، و این به تماشا نشستن لذتبخش است، چرا که دلیل این آتش، کبابی است که تو را به زغال تبدیل کرده است.
هوش مصنوعی: سلیم فرصتی برای خودستایی و به نمایش گذاشتن سخنوری نداشت، زیرا طبیعت او مانند آبی بود که آتش را خاموش میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.