گنجور

 
سحاب اصفهانی

ای فلک جاه ملک رتبه که در زیور و زیب

گوش چرخت زنعال سم ابرش باشد

طلعتت غیرت این بزم منور آمد

رفعتت برتر از این سقف منقش باشد

جان احباب زلطف تو فرح یاب بود

دل حساد زبیم تو مشوش باشد

بد گمانی زمن از بیهده حرفی و مرا

دل از این مرحله چون نعل در آتش باشد

خود بگو در حق من از سخن مدعیان

ظن ناخوش ز تو صاحب خردی خوش باشد؟

بشنو این بیت خوش از حافظ شیرین سخن، آن

که کلامش همه جان پرورو دلکش باشد

«خوش بود گر محک تجربه آید به میان

تا سیه روی شود هر که در او غش باشد»

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
حافظ

خوش بُوَد گر مَحَکِ تجربه آید به میان

تا سِیَه‌روی شود هر که در او غَش باشد

سحاب اصفهانی

همین شعر » بیت ۷

«خوش بود گر محک تجربه آید به میان

تا سیه روی شود هر که در او غش باشد»

مجد همگر

تا سر زلف تو شوریده و سرکش باشد

کارمن چون سر زلف تو مشوش باشد

عشقت آن خواست که در راه تو تا جان دارم

بار عشق تو بر این جان بلاکش باشد

تا کمان تو بود ابرو و تیرت مژگان

[...]

حافظ

نقدِ صوفی نه همه صافیِ بی‌غَش باشد

ای بسا خرقه که مُستوجبِ آتش باشد

صوفیِ ما که ز وِردِ سحری مست شدی

شامگاهش نگران باش که سرخوش باشد

خوش بُوَد گر محکِ تجربه آید به میان

[...]

جامی

باده چون بی غش و ساقی چو پریوش باشد

دعوی توبه درین وقت چه ناخوش باشد

صفت جام جهان بین که حکیمان گویند

رمزی از جام بلور و می بی غش باشد

مدعی گر نخورد می بگذارش که مدام

[...]

اهلی شیرازی

ذوق دیدار تو در جان بلاکش باشد

راحت کعبه پس از زحمت ره خوش باشد

حاجت سوختنم نیست چه دورم ز لبت

ماهی از آب چه شد دور در آتش باشد

با پریشانی خود شادم از آن می‌ترسم

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از اهلی شیرازی
شیخ بهایی

نقد صوفى نه همین صافى بی‌غش باشد

اى بسا خرقه که شایسته‌ى آتش باشد

صوفى ما که ز ورد سحرى مست شده

شامگاهش نگران باش که سر خوش باشد

خوش بود گر محک تجربه آید به میان

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه