گنجور

 
صغیر اصفهانی

زبان زندانی و کام تو زندان

مقفل گشته این زندان به دندان

چو باز این قفل زان زندان نمائی

بزندانی در زندان گشائی

بسوی ناروائیها گراید

کند هر کار از دستش برآید

 
sunny dark_mode