دگر گویم علامتها در این باب
که تا باشد نشانی بهر اصحاب
زخوردنها تو را تا هست لذت
بتن باشد هنوز آن رأس شهوت
ز تقلیل ار که هم بیاضطرابست
مشو غافل که این ثعبان بخوابست
کند بعد از ریاضتها رجوع او
جهان را لقمه سازد ز جوع او
مکن یکجو بتقلیل اعتمادی
مگر باشد برون از هر مرادی
بود نیک ار نیابد بعد تقلیل
بمیل و مدعایی هیچ تبدیل
اگر باشد مراد و مدعایش
از آن تقلیل افزوده هوایش
مهی کم خورده تا عمری خورد بیش
نه عبدالبطن مرتاض است و درویش
نگیرد خود بعمری مرد سالک
ز نعمتهای افزون غیر اندک
دهد باقی بایتام و مساکین
نخواد هیچ هم پاداش و تحسین
بود عادت بوقت لایموتش
جوی هرگز نیفزاید بقوتش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.