گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
صفی علیشاه

چو دانستی رؤس هفتگانه

کنون بشنو هم از هر یک نشانه

چو آمد دزد در کاشانه تو

شود پنهان ز اهل خانه تو

شوند اهل سرا چون جمله در خواب

برد ره بر حریر و زر و سنجاب

نیاید ور بدست او نفیسی

شود قانع باشیاءء خسیسی

نفایس چیست اخلاق و معارف

خسایس زان پس اعمال مرادف

چو نفس اندر سرای سینه تو

کمیت گیرد پی نقدینه تو

برد گرد نقد اخلاق و عقاید

عملها جمله مغشوش است و فاسد

و گر برگشت از مخزن تهی دست

زبونی کو بود نقدینه چون هست

باین معنی که ز اعمال ارزیان کرد

تدارک از معارف می‌توان کرد

تو پنداری که در فعلت گنه نیست

هوای نفس دون را در تو ره نیست

بزهد و قدس و تقوی بی‌نظیری

ندانی در چه اغلالی اسیری

 
sunny dark_mode