چو دانستی رؤس هفتگانه
کنون بشنو هم از هر یک نشانه
چو آمد دزد در کاشانه تو
شود پنهان ز اهل خانه تو
شوند اهل سرا چون جمله در خواب
برد ره بر حریر و زر و سنجاب
نیاید ور بدست او نفیسی
شود قانع باشیاءء خسیسی
نفایس چیست اخلاق و معارف
خسایس زان پس اعمال مرادف
چو نفس اندر سرای سینه تو
کمیت گیرد پی نقدینه تو
برد گرد نقد اخلاق و عقاید
عملها جمله مغشوش است و فاسد
و گر برگشت از مخزن تهی دست
زبونی کو بود نقدینه چون هست
باین معنی که ز اعمال ارزیان کرد
تدارک از معارف میتوان کرد
تو پنداری که در فعلت گنه نیست
هوای نفس دون را در تو ره نیست
بزهد و قدس و تقوی بینظیری
ندانی در چه اغلالی اسیری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.