گنجور

 
صفی علیشاه

میان بندگان عبدالحکم را

بدان حاکم بحکم الله شیم را

بحکم از حق بود بر خلق مأمور

زریب وظن و اوهام و ریا دور

نه تنها حکم او در امر شرعست

که حکمش جاری اندر اصل و فرعست

نشان حکم او باشد که بادی

کند در کاه و گندم افتقادی

ز حکمش شد شکار گربه عصفور

که کرمی خورده بود از ملک معمور

ز حکمش باد برد آرامش از گل

چو او بر باد بر باد داد آرام بلبل

ز حکمش خورد قاضی چوب رشوت

بحکم حق چو قاضی کرد حیلت

ز حکمش زاهدی شد همدم خلق

که او را بس دغلها بود در دلق

بدینسان حکم او جاریست مطلق

شکافد موی در احقاق هر حق

 
sunny dark_mode