گنجور

 
صفای اصفهانی

سؤالی چند ما را بود زین پیش

نه از دنیاپرست از سر درویش

نه از دنیا پرستان دیدمی کام

نه از درویش دل بگرفت آرام

که درویشان معنی در قبابند

دغل بازان صورت کام یابند

فلک گردیده ویدون چند سالست

که این سیاره در خانه وبالست

مرا در دل خلیدی گه گهی خار

که تا کی بشکفد این گل بگلزار

چو کس ننهاد گام گفتگو پیش

بگویم من جواب گفته خویش

که آب جوی هستی را شتابست

جهان نقشیست کاندر روی آبست

که گر نقش مرا بنیان نماند

درین بیرنگ کس حیران نماند

سؤالات از چه از لاهوت بالاست

جوابش نیز لاهوتیست پیداست

کند حق حل این مشکل بتحقیق

ز ما اقدام و از الله توفیق

 
 
 
sunny dark_mode