جسم ما از ناتوانی جان نمی گیرد به خود
درد ما از نازکی درمان نمی گیرد به خود
کاملی ذاتی زیاد و کم ندارد در وجود
تیغ ابرو زحمت سوهان نمی گیرد به خود
عارف از تغییر اوضاع جهان دلگیر نیست
گرد کلفت یوسف از زندان نمی گیرد به خود
از شمیم مشک می گردد پریشان زلف یار
ساده [لوحی] کاغذافشان نمی گیرد به خود
مردمان را فکر تعمیر جهان از غافلی است
جز خرابی این ده ویران نمی گیرد به خود
گرد غم چسفیده باشد در گریبان لباس
ورنه انده سینهٔ عریان نمی گیرد به خود
بی محبت زندگی باشد سعیدا کفر محض
ننگ بی عشقی تن بی جان نمی گیرد به خود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان ناتوانی جسم و دردهای انسانی میپردازد. شاعر میگوید که مشکلات و دردها بدون توجه به عمق وجود تغییر نمیکنند و هیچ چیز در زندگی به خودی خود بهبود پیدا نمیکند. او به کامل بودن ذات انسان اشاره میکند و نشان میدهد که تغییرات جهان نباید عارف را ناخشنود کند. همچنین بیان میکند که عشق و محبت از ضروریات زندگی است و بیعشقی به معنای زندگی نداشته و خالی از معناست. در نهایت، شاعر اشاره میکند که انسان باید به تعمیر و بهبود جهان از روی آگاهی و عشق بپردازد.
هوش مصنوعی: بدن ما به خاطر ناتوانی روح و جانش تقویت نمیشود و درد ما به خاطر حساسیت و ظرافت آن به خودی خود درمان نمیشود.
هوش مصنوعی: انسان کامل هیچ کم و کاستی در وجود خود ندارد، مانند تیغ ابرو که نیازی به سوهان ندارد و صاف و تیز است.
هوش مصنوعی: عارف به تغییرات و نوسانات دنیا دلگیر نیست، زیرا او میداند که مانند يوسف که در زندان بود و از مقام خود فاصله داشت، در نهایت به جایگاه خود خواهد رسید. او در مییابد که شرایط سخت نمیتواند او را از حقیقت و سعادت واقعی دور کند.
هوش مصنوعی: عطر خوش مشک باعث میشود که زلفهای پریشان و آشفته محبوب، جلوهای خاص و زیبا پیدا کند، اما این زیبایی در ذاتی ساده و بیآلایش خود همچنان باقیست و به هیاهو و شلوغی نیاز ندارد.
هوش مصنوعی: مردم در حواس پرتی، به بازسازی جهان فکر میکنند، ولی نمیدانند که تا وقتی این دهکده ویران است، هیچ موفقیتی حاصل نمیشود.
هوش مصنوعی: غم مثل گرد و غبار به لباس چسبیده است، اما اندوه نمیتواند سینهٔ عریان را فرا بگیرد.
هوش مصنوعی: زندگی بدون محبت، به معنای واقعی کفر است و انسان بی عشق نمیتواند روح و جان خود را درک کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر دلی را طره جانان نمی گیرد به خود
غیر ماه مصر این زندان نمی گیرد به خود
در دل عاشق ندارد راه غیر از فکر دوست
این تنور گرم جز طوفان نمی گیرد به خود
می پذیرد گرچه لوح ساده هر نقشی که هست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.