|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این اشعار، شاعر به توصیف احساسات تلخ و دردناک خود از عشق میپردازد. او سیم ذقن را به خطی تشبیه کرده که نشاندهندهٔ غم و بیرحمی است. عشق او مانند آتش و خاکستر است که در روزی که محبوبش ظاهر میشود، شعلهور میگردد. همچنین، دستاوردی از عشق را نمیتوان به راحتی رها کرد، همانطور که زلف محبوبی او را اسیر کرده است. این اشعار، عواطف عمیق و حسرتی را به تصویر میکشند.
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر به تصویرسازی زیبایی از واقعیت اجتماعی میپردازد. او اشاره دارد که در محیطهای سخت و بیرحم، زیبایی و لطافت چیزها به تلخی و دشواری تبدیل میشود. به عبارتی، در جایی که انتظار نیکی میرود، انسانها و عواطفشان تحت فشار قرار گرفته و دیگر نمیتوانند به راحتی و زیبایی خود ادامه دهند. غنچهای که باید سمبل حیات و زیبایی باشد، در این فضا به دهن تلخی تبدیل میشود و نتیجهاش تبدیل خط ابجد به نشانههایی از بیرحمی و سختی خواهد بود.
هوش مصنوعی: در روزی که چهرهی تو از میان گلها نمایان شد، شعلههای عشق و شور قلب بلبل به خاکستر تبدیل گشت.
هوش مصنوعی: آتش درون کسی نمیتواند از گریبانش بیرون بیفتد، وقتی که آن فرد در چنگال زیبایی و جذابیت سخن گرفتار شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زلفین تو پرحلقه و پربند و شکن شد
بند و شکن و حلقهٔ او توبه شکن شد
کارش همه فراشی و نقاشی بینم
فرّاش گل و لاله و نقاش سمن شد
آنکس که خبر یافت که مشک از ختن آرند
[...]
از توبه ی من دیر مغان بیت حزن شد
مستوری من توبه ی صد توبه شکن شد
در دیده بدل گشت سیاهی بسپیدی
نظاره که ریحان ترم برگ سمن شد
از باده ی صافم نگشاید دل روشن
[...]
گلزار به شهر آمد و بازار چمن شد
گوش همه کس محو غزل خوانی من شد
تا جیب گشادم که از آن نام برآرم
دیدم که صبا قاصد صد بیت حزن شد
هر دخل که می خواست کند دشمن حاسد
[...]
روزی که مرا موج نفس دام سخن شد
شدطوطی چرخ آینه وواله من شد
هر مد فغان کز دل پردرد کشیدم
شد شاخ گل وسر خط مرغان چمن شد
در خدمت آیینه دل صرف شدی کاش
[...]
رنجیدن تو باعث نومیدی من شد
پیراهن امید، مرا بی تو کفن شد
شاید که کسی گوش کند ناله ما هم
بایست همآواز به مرغان چمن شد
معموری منزل بود از صاحب منزل
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.