گنجور

 
صائب تبریزی

خوش بهاری می رسد فکر می و ساغر کنید

کاسه را فربه کنید و کیسه را لاغر کنید

چند چون شمشیر بتوان بود در بند نیام؟

چند روزی هم لباس خویش از جوهر کنید

در رکاب برق دارد پای، ابر نوبهار

صاف و درد خاک را چون لاله یک ساغر کنید

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
عرفی

غم چو شبخون می زند، هان دوستان لشگر کنید

جست و جویم گر کنید از بالش و بستر کنید

هیچکس در درد دل گفتن چو من فیروز نیست

حاضرم، بسم الله، اول گفت و گوی سر کنید

درد دل بسیار دارم، فرصت سوگند نیست

[...]

کلیم

ابر تا برجاست یاران باده در ساغر کنید

چشم اختر تا نمی بیند دماغی تر کنید

پنجه گل بین که از سرما نمی آید بهم

زیر هر گلبن زمینای می آتش بر کنید

تا دماغم گرم از می نیست از مو بر سرم

[...]

جویای تبریزی

گریهٔ مستی شگون دارد حریفان سر کنید

باده گر یک قطره هم باشد که چشمی تر کنید

می پرستان می نهم لب بر لب مینا مباد

موسم گل بگذرد تا باده در ساغر کنید

گر همه یک قطره آن روست پالش لازم است

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه