هر قدر نقاش نقش او به دقت میکشد
چون نظر بر رویش اندازد خجالت میکشد
شعله جواله یک نقطه است چون ساکن شود
سیر و دور سالکان آخر به وحدت میکشد
آبروی جرم اگر این است، در دیوان عفو
عاصی از ناکرده بیش از کرده خجلت میکشد
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
هر قدر نقاش نقش او به دقت میکشد
چون نظر بر رویش اندازد خجالت میکشد
شعله جواله یک نقطه است چون ساکن شود
سیر و دور سالکان آخر به وحدت میکشد
آبروی جرم اگر این است، در دیوان عفو
عاصی از ناکرده بیش از کرده خجلت میکشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شوق دیداری که از دل بال حسرت میکشد
تا به مژگان میرسد آغوش حیرت میکشد
بیرخت تمهید خوابم خجلت ارام نیست
لغزش مژگان من خط بر فراغت میکشد
از عرق پیمایی شبنم پر است آغوش صبح
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.