کجاست دولت آنم که یار من باشی؟
ز خود کناره کنی در کنار من باشی
اگر شراب خوری ساقی تو من باشم
وگر به خواب روی در کنار من باشی
غرور حسن کجا می دهد ترا رخصت؟
که مرهم جگر داغدار من باشی
مرا به نیم نگه شرمسار کن از خود
چرا تو روز جزا شرمسار من باشی؟
ز ساده لوحی امید چشم آن دارم
که چون شکار تو گردم شکار من باشی
عجب که آینه گیری ز دست آینه دار
اگر تو با خبر از انتظار من باشی
ز شرم عشق همان ناامیدیم برجاست
اگر چه در دل امیدوار من باشی
ترا که هست دو صد کار غیر پرکاری
کجا به فکر سرانجام کار من باشی؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هزار جهد بکردم که یار من باشی
مرادبخش دل بیقرار من باشی
چراغ دیده شب زنده دار من گردی
انیس خاطر امیدوار من باشی
چو خسروان ملاحت به بندگان نازند
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.