دگر چه شد که به عشاق سرگران بودی؟
چو لاله حرف جگرسوز در دهان داری
دگر ز دیده گستاخ ما چه سرزده است؟
که تلختر ز نگه حرف بر زبان داری
به دیگران سپر انداختن بود کارت
رسد چو نوبت ما تیر در کمان داری
ز برق و باد گرو می برد به گرمروی
ز عذر لنگ، سمندی که زیر ران داری
ز آب لطف تو چون آتشی خموش نشد
ازین چه سود که روی عرق فشان داری؟
خمار سوختگان را به بوسه ای بشکن
به شکر این که لب لعل می چکان داری
مسلم است به سرو تو نازک اندامی
که پیچ و تاب سر زلف در میان داری
دهان تنگ تو فریاد می کند بی حرف
که سر به مهر خبرها ز بی نشان داری
دلم ز قرب تو ای خط عنبرین داغ است
که راه حرف به آن غنچه دهان داری
ز بلبلان قفس مانده ناله ای برسان
تو ای نسیم که راهی به گلستان داری
مکن چو باد خزان کار با چمن یکرو
که بازگشت به این باغ و بوستان داری
ز دستگیری افتادگان ز پا منشین
چو خضر اگر هوس عمر جاودان داری
چنان مکن که به دریا شود صدف محتاج
چو ابر تا دل و دست گهرفشان داری
منه ز گوشه دل پای خود برون صائب
اگر توقع آسایش از جهان داری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عواطف عاشقانه و دردهای دل عاشق اشاره دارد. شاعر ابتدا از حال عاشقان سخن میگوید و به لاله و گل بر میگردد، به ویژه در مورد کلمات تلخ و آتشی که در دل دارد. او به عذر و بهانهها و احساس شوق و غم عاشقان اشاره میکند و تاکید میکند که عشق باید به زبان بیاید. همچنین، از زیبایی و نازکی محبوبش صحبت میکند و میگوید که دلش به خاطر محبت او داغ است. در نهایت، شاعر به اهمیت مهربانی و کمک به افتادگان و پرهیز از خودخواهی اشاره میکند. او از محبوبش میخواهد که به عشق و زیباییها احترام بگذارد و از کینه و تندخویی بپرهیزد.
هوش مصنوعی: چرا حالا که عاشقها بیتاب و مست بودند، تو هم در دل داغ و سوزی داری مثل لالهای که در دهانش سخنان سوزان و دردناک است؟
هوش مصنوعی: چرا این طور بیپروا و بیتوجه به ما نگاه میکنی؟ که حرفی تلختر از نگاهت بر زبانت است.
هوش مصنوعی: وقتیکه نوبت به خودتان رسید، هرگز اجازه ندهید که به دیگران اتکا کنید و خودتان را در معرض خطر قرار دهید. باید توانایی و قدرت خود را به خرج دهید و آماده باشید تا از فرصتهای پیشرو استفاده کنید.
هوش مصنوعی: از قدرت ناگهانی و شرایط سخت، کسی که به خاطر عذر و ناتوانی نمیتواند به خوبی عمل کند، مانند اسبی است که تحت فشار و محدودیتهایش، نمیتواند به جلو برود.
هوش مصنوعی: به خاطر مهربانی تو که مثل آتش خاموش است، چه فایده دارد که چهرهات در عرق میدرخشد؟
هوش مصنوعی: درد و رنج عاشقان را با یک بوسه تسکین بده، چرا که تو لبانی شیرین و خوش رنگ داری که میسازد.
هوش مصنوعی: بدون شک، تو با اندام ظریف و زیبا، به خاطر پیچ و تاب موی زلفت، پر از جذابیت هستی.
هوش مصنوعی: دهان کوچک تو بدون گفتن کلامی، به طور ناخواسته فریاد میزند که تو از رازهایی بیخبر هستی که در دل داری.
هوش مصنوعی: دل من به خاطر نزدیکی تو، مانند داغی است که از عطر خوش خط تو به جا مانده است، زیرا تو به گونهای سخن میگویی که میتوانی در آن خوشبو بمانی.
هوش مصنوعی: ای نسیم، تو که راهی به گلستان داری، صدای غمگین بلبلانی را که در قفس گرفتارند به گوش برسان.
هوش مصنوعی: مانند باد خزان با گل و گیاه اینگونه رفتار مکن که روزی باز به این باغ و بوستان برمیگردی.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی عمر جاودانی داشته باشی، مانند خضر عمل کن و از دستگیری و کمک به کسانی که در مصیبت افتادهاند، غافل و ساکن نباش.
هوش مصنوعی: خود را به گونهای رفتار نکن که صدف برای بقا به دریا احتیاج پیدا کند. مانند ابر که باید بیاندیشی به دل و دستانی که جواهرات را پراکنده میکنند.
هوش مصنوعی: دست از گوشه دل خود بر مدار، صائب، اگر انتظار آرامش از این دنیا داری.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به حق آنک تو جان و جهان جانداری
مرا چنانک بپروردهای چنان داری
به حق حلقه عزت که دام حلق منست
مرا به حلقه مستان و سرخوشان داری
به حق جان عظیمی که جان نتیجه اوست
[...]
ترا سزد که کنی دعوی جهانداری
که در جهان دلم ملک جاودان داری
جهان دل به تو بخشم کنون که نوبت تست
بزن بزن صنما نوبت جهان داری
اگر تو غاشیه بر دوش مه نهی بکشد
[...]
حدیث یا شکر است آن که در دهان داری
دوم به لطف نگویم که در جهان داری
گناه عاشق بیچاره نیست در پی تو
گناه توست که رخسار دلستان داری
جمال عارض خورشید و حسن قامت سرو
[...]
تویی که عارض رخسار دلستان داری
دلم به غمزه ربودیّ و قصد جان داری
تو بوستان جمالیّ و ناشکفته هنوز
هزار غنچه بر اطراف بوستان داری
بدین رخ چو مه و قامت چو سرو روان
[...]
دلم ببردی و دانم که قصد جان داری
سر بریدن پیوند دوستان داری
نه شرط صحبت و آیین دوستان دانی
نه رسم و عادت یاران مهربان داری
به خاطرت نگذشت ای طبیب مشتاقان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.