اگر نسیم سحرگاه مهربان بودی
ز بوی گل قفسم رشک گلستان بودی
عنان گسسته نمی رفت باد پای نفس
اگر حضور درین تیره خاکدان بودی
گهر غبار یتیمی فشاندی از دامن
ز خاکمال حوادث اگر امان بودی
شدی ز شکوه خونین من جگرها داغ
اگر چو زخم، دهان مرا زبان بودی
زدی غرور سعادت به مغز من آتش
اگر نه رزق همای من استخوان بودی
اگر به چشم تر ما ملایمت کردی
طراوت گل روی تو جاودان بودی
اگر نهفته نمی بود کارفرمایی
جهان چنان که تو می خواستی چنان بودی
هنوز بود زمین گیر چرخ مینایی
که چون شراب صبوحی به دل روان بودی
ز روی گرم تو آتش به جانم افتاده است
خوش آن زمان که به عشاق سرگران بودی!
شکرفشانی نطق تو نیست امروزی
به گاهواره چو عیسی تو خوش زبان بودی
ستاره تو دلا آن زمان سعادت داشت
که همچو خال در آن گوشه دهان بودی
فریب دانه به چشم تو خاک زد چون دام
وگرنه ساکن فردوس جاودان بودی
اگر ز آینه رویان سخن کشی می داشت
جهان ز طوطی صائب شکرستان بودی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق و آرزوی شاعر برای وجود یک معشوق مهربان و دلنواز میپردازد. شاعر از نعمتهای عشق و زیباییهای طبیعی سخن میگوید و حسرت میخورد که اگر این معشوق در زندگی او حضور میداشت، جهان و زندگیاش چقدر زیباتر و معنادارتر میشد. او با ذکر تصاویری چون گل، آتش و شکر، احساسات و آرزوهای خود را به تصویر میکشد و بر این نکته تأکید دارد که نبود معشوق باعث خسران و درد در زندگیاش است. به طور کلی، شعر بیانگر عشق، حسرت و جستجوی زیبایی در زندگی است.
هوش مصنوعی: اگر نسیم صبحگاهی با محبت و نرمی میوزید، بوی گلها باعث میشد که قفس من به شکلی بینظیر و زیبا به نظر برسد و به گلستان حسادت کنم.
هوش مصنوعی: اگر نفس انسان در این دنیای تاریک و موقتی حضور واقعی داشت، هرگز به راحتی از دست نمیرفت و کنترل خود را نمیباخت.
هوش مصنوعی: اگر تو از گرد و غبار یتیمی و مشکلات زندگی بیرون آمدهای، این نشاندهندهی قدرت و استقامت توست. اگر شرایط زندگی به تو اجازه میداد، شاید به جای این سختیها، زندگی بهتری میآفریدی.
هوش مصنوعی: از ناراحتی و غم عمیق من، دلها به شدت درد میکشند؛ اگر زبانم مثل زخمها بود، میتوانستم درد و رنج خود را بیان کنم.
هوش مصنوعی: غرور و سعادت به من شوک و انرژی میدهد، اما اگر این نعمتها نبود، تنها استخوان و تکهای از روزی را داشتم.
هوش مصنوعی: اگر با نرمی و محبت به چشمان اشکال ما نگاه کنی، زیبایی و تازگی چهرهات همیشه و برای همیشه باقی میماند.
هوش مصنوعی: اگر شرایط و اهدافی که تو دوست داری، به طور مخفیانه وجود نداشت، جهان به شکل دلخواه تو میبود.
هوش مصنوعی: زمین هنوز تحت تأثیر چرخ زیبایی است که همچون شراب صبحگاهی، شادی و نشاط را به دل میآورد.
هوش مصنوعی: از چهره گرم تو، شعلهای به جانم شعلور شده است. خوش به حال آن زمانی که در بین عاشقان دلشکسته بودی!
هوش مصنوعی: نطق و سخن تو امروز مانند شکر جاری نیست، تو از روزهای نخستین که به دنیا آمدی مثل عیسی زبان خوشی داشتی.
هوش مصنوعی: ستاره ی تو در دل در زمانی خوشبخت بود که مانند یک خال زیبا در گوشه دهان تو میدرخشید.
هوش مصنوعی: چشمان تو با زیبایی دانه فریب خوردهاند و مثل دام به زمین چسبیدهای؛ وگرنه میتوانستی در بهشت جاودان زندگی کنی.
هوش مصنوعی: اگر از زیباییها و دلنشینیهای صورتها سخن بگویی، جهان باید مثل یک باغ شیرین از طوطی صائب میشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چه بودی ار دل آن ماه مهربان بودی
که حال ما نه چنین بودی ار چنان بودی
بگفتمی که چه ارزد نسیم طره دوست
گرم به هر سر مویی هزار جان بودی
برات خوشدلی ما چه کم شدی یا رب
[...]
بمن گر آن مه بی مهر مهربان بودی
چه غم بکین اگرم دور آسمان بودی
نکات حسن لطیف است و عشق لطف از اوست
برمز عشق هم ایکاش نکته دان بودی
چه فایده که بشیرش زمصر میآید
[...]
تو در مدینه دل شاد و کامران بودی
به پشت پرده عز و علا نهان بودی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.